یادداشت

نام هاي نامانوس در پايتخت معنوي ايران
 
خراسان رضوي - مورخ دوشنبه 1391/12/14 شماره انتشار 18356

در راستاي توسعه کلان شهر مشهد که پايتخت معنوي ايران اسلامي لقب گرفته است، شاهد ساخت و سازهاي انبوه در قالب برج هاي تجاري و مسکوني و اجراي پروژه هاي متعددي در گوشه وکنار اين کلان شهر هستيم. اگرچه ما هم نگران فراواني مراکز تجاري سر به فلک کشيده در شهري هستيم که قدم به قدم واحد صنفي و مغازه و فروشگاه دارد ولي در اين مقال تلاش مي شود به موضوع مهمي در باب نام گذاري اين قبيل ساختمان ها، پروژه ها و مجموعه ها پرداخته شود.

هيچ کس منکر اهميت سرمايه گذاري و رشد و توسعه شهر نيست اما رشد و توسعه به چه قيمتي؟ برج هايي با نام هاي نامانوس، مجتمع هايي با نام هاي خارجي، بازارهايي با نام هاي بيگانه چرا؟

در اين شهر مذهبي پروژه هايي با نام هاي دايان توس، اُکسين، گرندسنتر، آرميتاژ، آلبان، سينور، مانيا، پرسون، ويلاژتوريست، کيان سنتر نيکا و ... احداث شده يا در دست ساخت است که اسامي آن هيچ سنخيتي با زبان و فرهنگ اين سرزمين ندارد.چرا شهرداري که دست سرمايه گذاران داخلي و خارجي را به گرمي مي فشارد، بر انتخاب اسامي پروژه ها نظارتي نمي کند؟

مگرمشهد و خراسان هنرمندان فاخر و فرهيختگان قابل تحسين کم دارد که از اسامي آن ها براي پروژه ها استفاده نمي شود! چرا دوست داريم در پروژه هاي بزرگ از نام هاي خارجي استفاده کنيم؟ آيا انتخاب يک نام خارجي و بيگانه امتياز است و بر ابهت پروژه و ساختمان ها مي افزايد؟ آ

قايان مسئول در شرايطي که قانون و آيين نامه درباره نام گذاري واحدهاي صنفي داريم و حتي از نام يک فروشگاه کوچک در فلان خيابان و محله شهر ايراد مي گيريم، آيا وقت آن نرسيده است که به روند نام گذاري پروژه هاي تجاري- اداري، مسکوني، تفريحي و ... در جاي جاي شهر هم نگاهي بيندازيم؟

اينجا مشهدالرضا(ع)، شهر بهشت و پايتخت معنوي ايران است بگذاريد از نام برج ها و ساختمان هاي آن هم عطر معنويت استشمام شود.

ياد

 
اوحدي استادي که ناشناخته ماند
 
خراسان رضوي - مورخ دوشنبه 1391/11/02 شماره انتشار 18322
 
 خادم قرآن و قاري برجسته کلام وحي زنده ياد اوحدي را براي اولين بار سال ۱۳۷۱ در آيين معنوي «شبي با قرآن» در شهرستان فردوس زيارت کردم و مجذوب تلاوت وي شدم. آ
ن جا بود که استاد با مشاهده شوق و ذوق جوانان ولايت مدار اين شهرستان محروم و کويري بدون هيچ چشم داشتي پذيرفت هفته اي يک بار رنج سفر بين مشهد تا فردوس (۳۶۰کيلومتر) را متحمل شود و به آموزش جوانان و نوجوانان علاقه مند به تلاوت قرآن در اين ديار دورافتاده بپردازد.
آري، استاد اوحدي را بايد پايه گذار فعاليت هاي قرآني در دارالمومنين فردوس هم دانست چرا که آن سال هفته هاي متمادي به فردوس مي آمد و در محافل و جلسه هاي مختلفي بسياري از علاقه مندان را با قرآن و شيوه زيباي تلاوت کلام وحي آشنا کرد. اوحدي با لبخند هميشگي خود قرآن را حافظ و نگهبان خود و همه مسلمانان در سفر و همه جا مي دانست و هرگز از طي طريق و ۶ساعت سير مسير با اتوبوس يا سواري براي آمدن به ديار فردوس خسته نمي شد.
 عاشق خدمت به قرآن و پايه گذاري مجالس قرآني بود و چه زيبا عمر بابرکتش را در کنار خادمي امام رضا(ع) وقف قرآن کرد و امروز ياد و نام نيکش در جاي جاي اين وطن و دورترين شهرها و روستاها جاري است. روحش شاد

به جاي يادداشت

 
يک پيشنهاد به متوليان ترافيک
 
خراسان رضوي - مورخ سه‌شنبه 1391/10/12 شماره انتشار 18307

حاتمي/ هسته مرکزي شهر مشهد به ويژه خيابان هاي اصلي و فرعي اطراف حرم مطهر رضوي در بيشتر مناسبت ها و ايام خاص به ويژه در روزهاي تاسوعا، عاشورا، اربعين، چهل و هشتم و پايان ماه صفر به حرکت دسته هاي عزاداري و کاروان هاي زائران اختصاص مي يابد و عبور و مرور خودروها در تمام اين معابر ممنوع مي شود.

اين ممنوعيت تردد که اتوبوس ها و تاکسي هاي ناوگان حمل و نقل عمومي را نيز شامل مي شود رفت و آمد بسياري از افراد، خانواده ها به ويژه سالخوردگان را به حرم مطهر دشوار مي کند و زائران براي تشرف به حرم مطهر رضوي مجبورند مسافت هاي طولاني را پياده طي کنند يا از دور عرض ارادت کنند.

با اين که برابر آمار مسئولان اماکن متبرکه آستان قدس رضوي در ايام خاص تشرف ميليوني زائران و مجاوران را شاهد هستيم، متاسفانه براي اياب و ذهاب شهروندان به نزديک ترين مکان به حرم مطهر تدبيري نمي شود؛ در اين زمينه به مسئولان متولي در سازمان حمل و نقل شهرداري مشهد و پليس راهور و سازمان اتوبوسراني و تاکسيراني پيشنهاد مي شود در ايام خاص و زمان حرکت دسته هاي عزاداري به سمت حرم مطهر، مسيرهاي منتهي به حرم مطهر تفکيک و از تداخل عابران پياده و خودروها جلوگيري شود. با توجه به مسدود شدن خيابان نواب صفوي از سمت پنجراه پيشنهاد مي شود يک خط مخصوص اتوبوس به صورت ويژه و تاکسي از بولوار اميرالمومنين(ع) و از طريق بولوار امت به ديگر نقاط شهر سرويس دهي کنند.

در خيابان قرني، ميدان توحيد تا ميدان شهدا نيز يک لاين براي تردد يک خط ويژه اتوبوس شرکت واحد اختصاص يابد و از پايانه شهدا بهره برداري و در خيابان صاحب الزمان(عج) نيز امکان سرويس دهي بالعکس فراهم شود.

در خيابان امام رضا(ع) نيز لااقل مسير ويژه خط يک BRT تا چهارراه کلانتر به يک خط اتوبوس اختصاص يابد و از طريق خيابان هاي دانش شرقي و غربي ادامه مسير اتوبوس ها پيش بيني شود. براي خيابان طبرسي نيز پيشنهاد مي شود اتوبوس ها حداکثر تا تقاطع شهيد گمنام سرويس دهي لازم را از طريق يک لاين بولوار طبرسي انجام دهند و از ورود خطوط ديگر اتوبوسراني به اين خط و منطقه جلوگيري شود.

براي سهولت دسترسي مردم به حرم مطهر مي توان يک خط اتوبوس و تاکسي هم از لاين ويژه خيابان آيت ا... بهجت و آزادي اختصاص داد تا به زائران و مجاوران سالمند سرويس دهي کند.

با عملياتي شدن اين طرح به جاي اين که در ۴محور اصلي منتهي به حرم مطهر شاهد فعاليت ده ها خط و عبور صدها اتوبوس باشيم و ترافيک مانع از عبور اين خودروها و حتي هيئت هاي عزاداري شود، هدايت تعدادي محدود اتوبوس و تاکسي آن هم تحت تدابير خاص در مسيرهاي ويژه ايجاد شده مي تواند به رفاه حال زائران و مجاوران کمک کند.

يادداشت

 
فعاليت فوق برنامه دانش آموزي به چه قيمتي؟

با شروع کلاس هاي درس مدارس اين روزها اردوهاي مختلف دانش آموزي و اعزام آن ها به اردوگاه ها، پارک ها و حتي سينماها نيز رونق يافته است و اين خانواده ها هستند که بايد ضمن تعهد و رضايت دادن سفت و سخت، تمام هزينه و پيامدهاي اين قبيل برنامه ريزي را بپذيرند.

نکته اول اين که متاسفانه با وجود تعطيلي روز پنج شنبه در مدارس و امکان برنامه ريزي براي پر کردن اوقات فراغت دانش آ موزان با اين قبيل فعاليت هاي فوق برنامه، اردوها و فعاليت هاي فوق برنامه همچنان در روزهاي ديگر و در ساعات درسي برگزار مي شود.

نکته دوم آن که با وجود دغدغه هاي خانواده ها و نگراني ها از وقوع حوادث تلخ و ناگوار به دليل روحيه حساس و لطيف دانش آموزان به ويژه در مقطع ابتدايي و چشم و هم چشمي کودکان امکان مخالفت خانواده ها با شرکت فرزندشان در اين اردوها وجود ندارد. بنابراين گاهي والدين مجبور مي شوند، به امضاي رضايت نامه و پرداخت هزينه هاي اعلام شده از سوي آموزشگاه ها تن دهند.

نکته سوم و حايز اهميت استفاده از ناوگان حمل و نقل بسيار فرسوده و معيوب در برگزاري اردوهاي درون و برون شهري است. مدعاي آن اتوبوس فرسوده و از رده خارج به کار گرفته شده از سوي مديران آموزشگاه... در منطقه يک آموزش و پرورش مشهد براي اردوي دانش آموزان کلاس سوم و چهارم در روز گذشته بود اتوبوسي که بعيد مي دانم کسي براي سوار شدن به آن تمايلي داشته باشد، حتي راننده آن! ولي اولياي مدارس چنين اتوبوسي را براي اعزام دانش آموزان خردسال به اردوگاه گلمکان در شهرستان چناران به کار گرفته اند!

با توجه به حوادث تلخي که هر ساله در برگزاري اردوهاي دانش آ موزي شاهد هستيم آيا هنوز وقت آن نرسيده است که درست برنامه ريزي کنيم يا برگزاري چنين فعاليت هاي غيردرسي را تعطيل کنيم؟ مگر با کمبود اتوبوس و ناوگان مناسب مواجه ايم که به بهاي ارزان بودن کرايه جان عزيز فرزندانمان را به خطر بيندازيم؟ آيا مسئولان سازمان آموزش و پرورش هم به اين فعاليت ها و ناوگان در اردوهاي دانش آموزي نظارت دارند؟!

يادداشت


خشکسالي «خراسان رضوي» از قلم نيفتد

خراسان - مورخ یکشنبه 1390/05/30 شماره انتشار 17914

خشکسالي اين بلاي طبيعي که وارد چهاردهمين سال خود شده است امسال هم بلاي جان بسياري از نقاط کشور شده و هر روز تبعات آن بيشتر نمايان مي شود.دشت هاي سرسبز و حاصلخيز نقاط مختلفي از کشور به ويژه در جنوب، مرکز و شرق ايران به دنبال تغيير شرايط اقليمي دهه هاي اخير و کاهش نزولات جوي به شدت تحت تاثير خشکسالي قرار گرفته و آهنگ مهاجرت بار ديگر در حال نواخته شدن است.

يکي از استان هايي که به دليل وسعت و شرايط خاص اقليم آن هر ساله با معضل خشکسالي مواجه است و به دليل اقتصاد مبتني بر کشاورزي بهره برداران زيادي در اين بخش دارد استان خراسان رضوي است، استاني که در بسياري از نقاط آن غول خشکسالي عرصه را بر زندگي مردم تنگ کرده و حجم بالاي خسارات نگران کننده مي باشد. نگاهي به آمار و اطلاعات مسئولان از جمله ستاد مديريت بحران استان حکايت از آن دارد که بيلان بارش استان خراسان رضوي نسبت به سال قبل و دوره آماري منفي است و کمبود بارش در گناباد و تربت جام از ساير نقاط استان شديدتر بوده است.اين پديده علاوه بر آن که تاثير زيادي بر جريان پايه آب رودخانه ها گذاشته است حتي در رودخانه هاي دائمي استان جريان آب را به حداقل رسانده يا خشک کرده است. تداوم اين خشکسالي که ۱۳سال بر استان سايه افکنده است خشکسالي هيدرولوژيکي را سبب شده و برگشت رفتار رودخانه ها به حالت عادي نياز به گذشت زمان و وقوع ترسالي هاي متوالي دارد.کاهش روان آب در استان نسبت به متوسط درازمدت به مقدار ۶۵درصد برآورد شده و از طرفي روان آب ورودي به سدهاي استان نيز کاهش ۷۸درصدي را نسبت به شرايط متوسط نشان مي دهد.خسارت وارده در عرصه هاي منابع طبيعي استان نيز يک هزار و ۴۴۱ ميليارد و ۹۴۶ميليون ريال برآورد شده است و علاوه بر از بين رفتن تاغ زارها و تضعيف جنگل ها و منابع طبيعي و کاهش توليد علوفه شاهد حرکت ماسه هاي روان در ۱۳شهرستان استان و طغيان آفات از جمله ملخ کوهان دار و آفت شپشک تاغ هستيم.

عشاير استان با صدها هزار راس دام سرگردان و حتي در تامين آب شرب خود و دام ها مشکل دارند و چندين ميليارد تومان اعتبار براي تامين علوفه، آبرساني، پرواربندي اماني و افزايش وزن بره ها مورد نياز است.کاهش ۹۰درصدي توليد غلات، کاهش ۳۰درصدي توليد محصولات از جمله غلات آبي نيز در اين استان يک هزار و ۸۰۰ميليارد ريال خسارت بر جاي گذاشته است.اکنون ۵۹۷روستاي استان خراسان رضوي با ۱۱۴ هزار و ۸۸۵ خانوار با بحران خشکسالي و کم آبي مواجه هستند و تامين آب شرب آنها ۴۸۶ ميليارد و ۴۴۰ ميليون ريال اعتبار نياز دارد.با اين همه خسارت و شدت بحران متاسفانه گويا مسئولان کشوري هنوز نگاه جدي به شرايط خاص استان ما ندارند.

در حالي که چندي قبل به دستور معاون اول رئيس جمهور هيئتي ويژه به استان اصفهان اعزام شد و تبعات خشکسالي در اين استان از نزديک بررسي شد. در حالي که به نظر مي رسد تبعات خشکسالي در خراسان رضوي به شدت بيشتر از اصفهان مي باشد. از سوي ديگر مديرکل ستاد مديريت بحران کشور نيز به خراسان جنوبي سفر کرد و با حضور در چندين روستا از نزديک در جريان خشکسالي و آثار سوء آن قرار گرفت. براساس تازه ترين خبر رئيس امور بودجه منطقه اي معاونت برنامه ريزي و راهبردي رئيس جمهوري نيز از شهرستان قاين و روستاهاي خشکسالي زده بازديد کرده است. اما چرا خراسان رضوي از قلم افتاده است؟ مسئولان کشوري که اغلب طي ماه هاي اخير و به ويژه در فصل تابستان راهي مشهد شده و به پابوسي مضجع شريف رضوي مشرف مي شوند آيا نمي توانند يک روز را هم به بررسي خشکسالي و شرايط سخت زندگي مردم اين خطه اختصاص دهند؟ و آيا مسئولان استان نبايد ازفرصت حضور مسئولان در مشهد استفاده کنند؟

امام جمعه گناباد از خشکسالي اين شهرستان به عنوان فاجعه ياد مي کند. نماينده مردم تربت حيدريه در مجلس از کوچ اجباري روستائيان خبر مي دهد و مدعي است يک ريال هم براي جبران خسارت ها اختصاص نيافته است.«صلاحي» استاندار خراسان رضوي هم مي گويد: خشکسالي در استان بايد به دغدغه مسئولان کشوري تبديل شود، متاسفانه ذهنيت بعضي از اقشار جامعه و حتي مسئولان از وضعيت استان خراسان رضوي با گردش مالي بالا و بارندگي هاي مناسب است! درحالي که از اين حرف ها هيچ اقدام عملي موثري به نتيجه نرسيده است.

«خراسان» به نمايندگي از مردم بحران زده از وزرا، معاونان رئيس جمهور و مديران ستاد بحران کشور دعوت مي کند با سفر به اين استان ابعاد و آثار خشکسالي در مناطق مختلف استان را به عينه مشاهده کنند تا در تصميم گيري ها و توزيع اعتبارات در سطح ملي نگاه ها به اين استان و مردم ولايتمدار آن دلسوزانه باشد و حق به حقدار برسد.به هر حال مسئولان استاني حجم خسارت ناشي از تداوم خشکسالي در اين استان را افزون بر ۳۰۰ميليارد تومان برآورد کرده و منتظر تصميم جدي دولت در اختصاص اعتبار مناسب به استان هستند.

به جاي يادداشت


يک بام و دو هوا در بازنشستگي پيش از موعد کارگران

خراسان - مورخ یکشنبه 1390/05/23 شماره انتشار 17908

 نيروي انساني براي رفتار مطلوب و کارايي لازم به ويژه در راستاي اهداف سازمان و محل کارش بايد هم انگيزه داشته باشد و اين انگيزه هم درست برانگيخته شود و رضايت شغلي، علاقه و وفاداري به سازمان مسئله مهمي است که در افزايش راندمان کاري تاثير به سزايي دارد.

در اين که موفقيت سازمان ها تا حد زيادي به روحيات، تلاش، انگيزه و رضايت منابع انساني آنها بستگي دارد شکي نيست. به عبارت ديگر کارايي و اثر بخشي سازمان ها با کارايي و اثربخشي نيروي انساني آنها وابستگي مستقيم دارد.موضوع انگيزه کاري از مهم ترين مباحث در فرآيند کار و توليد است و رضايت شغلي هم لازمه موفقيت در کار خواهد بود در صورتي که دغدغه ها و نگراني ها به حداقل ممکن کاهش يابد. يکي از دل مشغولي هاي کارگران به ويژه کساني که ۲۵سال در حرف و مشاغل سخت در واحدهاي توليدي کارهاي سنگين انجام داده اند بحث بازنشستگي پيش از موعد آنان است.دولت با درک تاثير رضايت شغلي و انگيزه کاري در روند توليد و افزايش کارايي واحدهاي صنعتي در قانون نوسازي صنايع در برنامه چهارم توسعه بازنشستگي پيش از موعد کارگران اين قبيل واحدهاي توليدي را به شرط ۲۵سال سابقه پرداخت حق بيمه و بدون شرط سني در دستور کار قرار داد و صاحب نظران آن را راهکاري براي ايجاد اشتغال جديد و جذب نيروهاي متخصص و کارآمد و البته جوان ارزيابي کردند.اجراي اين قانون با استقبال کارگران مواجه شد ولي مدتي است تداوم آن در هاله اي از ابهام قرار گرفته است. اگرچه اين مهم در مجموعه يک واحد صنعتي و کارخانه هاي بزرگ متقاضياني دارد و آن را مي توان ناشي از نارضايتي شغلي و سختي کار دانست اما جايگزين شدن نيروهاي انساني مي تواند به افزايش کارايي، بهره وري، توليد، صادرات و ... کمک کند و از خساراتي که به واحدهاي توليدي و صنعت کشور وارد مي شود جلوگيري کند.

اين قانون راهگشاي بسياري از مسائل موجود بر سر راه ايجاد اشتغال است و نقطه اميد جامعه کارگري به حساب مي آيد.بنابراين به نظر مي آيد اجراي آن در سال جاري و برنامه پنجم هيچ اما و اگري را برنمي تابد درحال حاضر به دليل تامين نشدن بار مالي آن از سوي دولت اين قانون توپي را مي ماند که از زمين تامين اجتماعي به زمين دولت پاس کاري مي شود و در اين ميان کارگراني که عمري را در کنار صنعت گذرانده اند و از آن انرژي و قدرت روزهاي جواني شان ديگر خبري نيست، حيران و سرگردان پي اين توپ مي دوند.

بايد فضا براي ايجاد اشتغال بيش از اين باز شود و به دنبال آن حوزه صنايع کشور نيز با نيروهاي تازه نفس، جوان و پرانرژي مواجه شده و اين مسئله در نهايت به نفع توليدات داخلي، صادرات و ارزآوري کشور است.

یادداشتي كه چاپ نشد


 یادداشت


محو شبانه بزرگترین نقاشی دیواری کشور 


ظلمی که بر پایتخت معنوی ایران رفت


 وقتی تصاویر دیوارهای حاشیه میدان فردوسی و اقدام شگفت انگیز اداره وابسته به نهاد مقدس آستان قدس رضوی را مشاهده کردم سرم سوت کشید. باور نمی کردم در شهری که لقب پایتخت معنوی ایران را با خود دارد چنین اقدام ضدفرهنگی آن هم از سوی وابسته های اثرگذارترین نهاد فرهنگی و معنوی کشور رخ داده باشد.
هر چه کلاهم را قاضی می کنم نمی توانم دلیل منطقی برای این اقدام شگفت انگیز پیدا کنم. حدود یک سال قبل عده ای با عشق و با مایه گذاشتن از عمق وجودشان در گرمای ۳۶درجه این تصاویر را در دیوارهای مخروبه آجری و دیوارهای بتونی رنگ و رو رفته اراضی و باغ آستان قدس طراحی کردند و هر صبح و عصر رهگذران از میدان فردوسی که تندیس این حماسه سرای ایران را در وسط میدان به سختی رویت می کردند با این تصاویر جذاب و رنگارنگ از او یادی می کردند و به هنرمندان خالق این تصاویر احسنت می گفتند.
افسوس که متولیان حفاظت از اراضی و املاک آستان قدس رضوی که تنها هنرشان در ماموریت محوله دیوارنویسی املاک متعلق به موقوفات حضرت رضا(ع) می باشد این بار در یک اقدام عجولانه و غیرمنطقی آن هم شبانه با رنگ به جان تصاویر جذاب دیوارهای اطراف میدان فردوسی افتادند و...


این اقدام در پایتخت معنوی ایران هشداری جدی به مدعیان توسعه فعالیت های فرهنگی و هنری است. هشداری به اصحاب رسانه و متولیان امور شهری است. هشداری که هر جا نام آستان قدس است و هر جا که رد پای ادارات و سازمان های وابسته به این نهاد با عظمت است باید احتیاط کرد حتی اگر هماهنگی کرده باشی، مجوز گرفته باشی و شرعا و قانونا هم کار کرده باشی این آقایان به عبارتی مافوق قانون و اسناد هستند همان طور که یک شبه درختان باغ های مختلف از جمله در بولوار خیام را به بهانه جوان سازی قطع کردند و ۱۰سال است از کاشت درخت خبری نیست. همان طور که حکومت خودمختار در سازمان های وابسته وجود دارد و حتی زائران حرم رضوی هم از برخوردهای متکبرانه برخی عوامل و بعضا خدام حرم معذب هستند. این بار هم آقایان از سر دلخوشی یا ندانم کاری یا همان لج بازی که مسئولان شهرداری بر آن اعتقاد دارند شبانه هزینه ۴۵میلیون تومانی شهرداری مشهد از جیب مردم این شهر را به باد فنا دادند و...
نگارنده بر این اعتقاد است که مدیران ارشد آستان قدس رضوی که از هر گونه شائبه ای در این گونه اقدامات مبرا هستند احتمالا در جریان اقدامات خودسرانه برخی مدیران این دستگاه عریض و طویل نیستند و مردم ولایتمدار مشهد، پایتخت معنوی ایران و مجاوران حرم ملائک پاسبان رضوی هم این اقدام غیرمنطقی را هرگز به حساب تولیت معظم و مدیران ارشد آن نمی گذارند.


متاسفانه معدود مدیران نهادهای وابسته به آستان قدس رضوی که متاسفانه به دلیل خاص بودن این دستگاه از حسابرسی دستگاه های نظارتی و مراجع قانونی معاف هستند عرصه را برای تاخت و تاز و جولان آن چه به اصطلاح خود مدیریت! می دانند باز دیده اند و فراتر از قانون عمل می کنند.
بی شک خیلی از مردم این خطه از این اتفاق رنجیده خاطر شده اند ولی حال که کار از کار گذشته است چه باید کرد؟ آیا آب رفته را می توان به جوی بازگرداند!؟


همان طور که مسئولان آستان قدس و حتی خادمان حضرت رضا(ع) در حد و جایگاه خود انتظار دارند زائران و مجاوران با آن ها همراهی کنند و از حرف ها و دستورات هدایتی آن ها تمکین کنند، مردم هم به عنوان ولی نعمتان انقلاب و صاحبان اصلی نظام از این عزیزان توقعاتی دارند.
امروز مردم مشهد، مدیران شهری و اصحاب رسانه هم از آستان قدس رضوی به عنوان متولی معنویت و فرهنگ توقع دارند که در تبعیت از ضوابط و قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش پیشگام باشند.
چرا باید یک فعالیت هنری با ارزش شهرداری که با اخذ مجوز قانونی انجام شده بعد از یک سال شبانه رنگ پاشی شود ولی آستان قدس توقع داشته باشد کسی مانع تداوم نصب غیرقانونی تلویزیون شهری در ابتدای بولوار سجاد نگردد. قانون برای همه است و همه در برابر قانون یکسان هستند. 


و اما مدیران آستان قدس رضوی؛ ظلمی که برخی عوامل وابسته به آن دستگاه با تخریب نقاشی ۲هزار و ۲۰۰مترمربعی میدان فردوسی در حق این شاعر بلندآوازه روا داشتند نه تنها در حق شهر و مردم بود بلکه در حق پایتخت معنوی ایران بود و امید که دیگر بار شاهد این نوع خودسری ها و هنجارشکنی ها توسط معدود افراد نباشیم.

(اين يادداشت بنا به مصالحي منتشر نشد)

يادداشت

 
ناعدالتي در افزايش بهاي خدمات اتوبوس راني مشهد

 

هنوز فرمايش اخير مقام معظم رهبري در باب عدالت و اين که «وضع فعلي، مطلقا راضي کننده نيست» آويزه گوشمان بود بحث افزايش بهاي خدمات حمل و نقل عمومي (اتوبوس راني) مشهد مطرح و از اول خرداد ماه عملياتي شد. اما اين بار هم «عدالت» ناديده گرفته شد چرا که در دقيقه ۹۰ افزايش ۱۰۰ درصدي بهاي خدمات اتوبوس راني در کلان شهر مشهد به عنوان پايتخت معنوي ايران، اتوبوس هاي دولتي (غيرخصوصي) از اين قائده مستثني شدند. اکنون مسافران اتوبوس هاي دولتي همچنان کرايه ۵۰ توماني مي پردازند ولي مسافران اتوبوس هاي واگذار شده به بخش خصوصي ۴ برابر يعني ۲۰۰ تومان بايد کرايه بپردازند. در حالي که ۷۰ درصد اتوبوس هاي خصوصي سازي شده در مشهد صرفا در نقاط محروم و کم برخوردار يا به عبارتي پايين شهر سرويس دهي دارند و غالب مسافران آن ها نيز قشر آسيب پذير و کارگر هستند.

نگاهي به آمار نشان مي دهد که يک سوم ناوگان اتوبوس راني مشهد خصوصي شده و حدود ۹۰۰ دستگاه اتوبوس روزانه به طور متوسط ۷۰۰ هزار مسافر را در سطح شهر جابه جا مي کنند.

جالب آن که خطوطي چون ۳۷ و 37.1 از مبداء گلشور ( ميدان شهيد مفتح) محروم ترين نقطه شهر و مسير ميدان عسکريه و خيابان گاز به بولوار جمهوري و ميدان فلسطين در حرکت است و در هر يک از اين دو خط ۴۰ دستگاه اتوبوس خصوصي در کنار تنها ۳ دستگاه اتوبوس دولتي فعاليت دارند لذا به ناچار انبوه مسافران بالاجبار بايد با اتوبوس هاي بخش خصوصي و ۳ برابر بهاي بليت به مقصد برسند!

خطوط ديگري نظير خط هاي ۴۰، ۸۴ و 84.1 از انتهاي بلوار طبرسي سوم باز هم از نابرخوردارترين نقاط شهر مشهد به مقاصد حرم و پايانه مسافربري تردد دارند که در اين مسير هم ۹۰ درصد اتوبوس ها خصوصي هستند. اين جا هم مردم پايين  شهر و زائران حرم رضوي مجبورند هزينه بيشتري را بپردازند، چرا؟

اگرچه در ابتداي خصوصي سازي اتوبوس راني در مشهد خطوط محوري و پر مشتري و داراي درآمد بالا به بخش خصوصي واگذار شد تا توجيه اقتصادي براي شرکت هاي وارد ميدان شده فراهم شود ليکن امروز دود اين اقدام به چشم جماعت کم بضاعت مناطق محروم مي رود. خطوط ديگري هم چون خواجه ربيع - کوهسنگي ، رسالت - ميدان شهدا ، ساختمان - ميدان فردوسي و ... از جمله مسيرهاي خصوصي سازي شده است که در نقاط کم برخوردار سرويس دهي مي کنند و دغدغه اينجاست که اين «عين ناعدالتي» است.

اينک بار ديگر توجه مديران اعم از وزارت کشور، استانداري، فرمانداري ، شهرداري و شوراي شهر را به بيانات اخير مقام معظم رهبري معطوف مي دارم که «عدالت بايد سرلوحه دغدغه هاي هميشگي نظام اسلامي باشد» و «دوران آزمون وخطا در مقوله عدالت، دوراني سپري شده است.» با توجه به تاکيد معظم له براي «يافتن شاخص براي تحقق عدالت اجتماعي» به نظر مي رسد نيازي به رفتن راه دور نيست از همين اطراف و از مجاورت خودمان بايد شروع کنيم.

يادداشت


تعطيلي پنج شنبه ها در مقطع ابتدايي، چرا؟

پنج شنبه 90/1/25

پس از رايزني ها و خبرهايي که اواخر پارسال درباره احتمال تعطيلي مدارس مقطع ابتدايي در روزهاي پنج شنبه از سال تحصيلي آينده مطرح شد با موافق بودن دولتي ها (فرهنگيان) اين پروژه بدون بررسي تبعات آن از هفته قبل در بسياري از مدارس ابتدايي کشور عملياتي شد.

اگر چه متوليان در وزارت آموزش و پرورش و شوراي عالي آموزش و پرورش دلايلي را براي اين اقدام و مصوبه دارند ولي يک روي سکه اوليا و دانش آموزان هستند که نه تنها نظر آنان درباره اجرايي شدن اين برنامه دريافت نشد که ملزم به امضاي (رويت) نامه ابلاغي از مدارس شدند تا فردا اولياء موافقان طرح معرفي شوند.

با توجه به تماس خانواده ها و پيامک هاي ارسالي انتقادهاي جدي به اين موضوع وارد است و مي توان به مواردي از اين قبيل اشاره کرد.

۱ - با تعطيل کردن پنج شنبه ها ۴ ساعت آموزشي از برنامه درسي دانش آموزان و معلمان حذف مي شد که آقايان در وزارت آموزش و پرورش با تدبيري مقطعي و حساب سرانگشتي ضمن تغيير برنامه درسي دانش آموزان در ماه هاي پاياني سال تحصيلي در ۵ روز ديگر هفته روزانه يک ساعت به برنامه آموزشي مدارس افزوده اندويک ساعت هم اضافه آورده اند.

۲ - تغيير برنامه و ساعات کار مدارس به گونه اي است که اکنون دانش آموزان مقطع ابتدايي بايد از ساعت ۷:۳۰ صبح تا ساعت ۱۲:۴۰ و در شيفت عصر از ساعت ۱۳ تا ۱۸:۱۰ در کلاس و مدرسه حضور داشته باشند. خود را جاي يک دانش آموز کلاس اول يا دوم ابتدايي بگذاريد که بايد ۵ ساعت را در محيط مدرسه سپري کند و در ساعت اضافي هم با خستگي مضاعف درس و بحث مدير و آموزگار را دنبال کند!

۳ - برخي مديران در پاسخ به اعتراض اوليا گفته اند ساعت پاياني را دروس راحت مثل ورزش ، هنر و حتي قرآن و کارهاي کلاسي قرار داده ايم، باور کنيد دانش آموز ابتدايي در ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ با شکم و معده خالي بعد از دويدن و ورزش کردن دچار چنان دل درد و مشکلات جسمي مي شود که عواقب جبران ناپذيري دارد.

و وعده پخش فيلم و سريال در کلاس ها آن هم در ساعت پاياني براي رفع خستگي کودکان نه تنها موثر نبود و نخواهد بود بلکه سبب اتلاف وقت و از طرفي تشويق آن ها به دوري از درس و سپري کردن اوقات فراغت در مقابل جعبه جادويي يا رايانه و بازي هايي از اين دست خواهد شد.

۴ - برنامه ريزان متاسفانه توصيه هاي کارشناسانه متخصصان و صاحب نظران را ناديده گرفته اند و با هدف راحتي معلمان اين اقدام را عملياتي کرده اند. اگر چه ممکن است در نقاطي چون پايتخت بحث اياب و ذهاب مطرح باشد ولي در ديگر نقاط کشور مردم براي تحصيل فرزندانشان در روزهاي پنج شنبه هيچ مشکلي ندارند.

در کشوري که يک پنجم ايام سال آن تعطيلات است و با محاسبه تعطيلات نوروزي سال تحصيلي آن هم کمتر از ۷ ماه مي باشد چطور مي خواهيم کيفيت آموزشي را بهبود دهيم.

اولياي دانش آموزان اجرايي شدن اين برنامه را راضي کردن معلمان و جفا در حق دانش آموزان مي دانند و تصريح مي کنند که با اين اقدام کيفيت آموزش فداي راحتي معلمان شده است.

۵ - در حالي که برخي از اوليا شاغل بوده و براي تحصيل فرزندان خود برنامه ريزي کرده و حتي سرويس هاي اياب و ذهاب دانش  آموزي هم برنامه خاص خود را دارند. تغيير برنامه و تعطيلي پنج شنبه ها دو ماه مانده به انتهاي سال تحصيلي اگر چه داوطلبانه است ولي مشکلاتي را براي خانواده ها به دنبال داشته  و دارد.

۶ - اگر چه اجباري شدن اين طرح از مهر ۹۰ خواهد بود و قرار است مدارس شيفت عصر تعطيل و فعاليت آموزشي آن ها به نوبت صبح منتقل شود به نظر مي رسد از هم اکنون بايد برنامه ريزي لازم براي تامين فضاي آموزشي لازم و حذف مدارس دو شيفته صورت گيرد چرا که از مهرماه با تغيير ساعت رسمي کشور و کوتاه شدن طول روز دانش آموزان ابتدايي بايد ۲ ساعت بعد از غروب آفتاب هم در مدارس باشند.

به هر حال وزير آموزش و پرورش ارتقاي تحصيلي دانش آموزان، ايجاد انگيزه و نشاط در دانش آموزان ابتدايي، تحکيم خانواده و ارتقاي علمي معلمان اين مقطع را مهم ترين دستاوردهاي طرح تعطيلي مدارس ابتدايي در روزهاي پنج شنبه برشمرده است ولي اما و اگرهايي درباره اين اهداف وجود دارد.

البته تعطيلي پنج شنبه ها بهانه اي هم براي افزايش علاقه مندي معلمان به تدريس در مقطع ابتدايي است که گويا معلمان به دلايلي بيشتر ترجيح مي دهند در مقاطع راهنمايي و متوسطه تدريس کنند در اين ۲ مقطع معلمان فقط ساعات موظفي خود را در اين گونه مدارس مي گذرانند ولي در مقطع ابتدايي معلمان بايد در طول هفته تمام ساعات در مدرسه باشند.

اما و اگرهاي اين موضوع را بايد به کارشناسان و صاحب نظران سپرد تا ضمن تحليل و برآوردهاي لازم به لحاظ کمي و کيفي ، روحي و جسمي ، آموزشي و پرورشي و حتي مصرف بهينه انرژي آن هم در سال جهاد اقتصادي اعلام نظر کنند و خانواده ها را در جريان مزايا و معايب آن قرار دهند. چرا که تنها استنباط مردمي از اين طرح رفاه حال معلمان و راحتي آنان است و بس.

يادداشت


آب، کيمياي کشاورزي استان

خراسان رضوي - مورخ چهارشنبه 1389/12/18 شماره انتشار 17791

آب مايه  حيات و الفباي توسعه است اما سالياني است که کشورمان با بحران آب مواجه شده و از اين بابت نگراني ها رو به افزايش است.

کشور ما به دليل شرايط اقليمي و آب وهوايي در رديف کشورهاي گرم و نيمه خشک و کم آب جهان قرار دارد و سرانه آب در آن يک چهارم ميانگين جهاني است. در شرايطي که ميانگين بارندگي در برخي نقاط دنيا ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ ميلي متر است. در بهترين حالات متوسط بارندگي در ايران ۲۴۰ ميلي متر است و در نقاط مرکزي و کويري ايران اين ميانگين به ۱۰۰ ميلي متر هم نمي رسد.

به همين دليل جمع آبي که در سال به سفره هاي زيرزميني کشور تغذيه مي شود حدود ۵۶ ميليارد متر مکعب است در حالي که در همين کشور ميزان برداشت سالانه از منابع زيرزميني بيش از ۶۳ ميليارد متر مکعب برآورد مي شود و هر ساله با رقمي بالغ بر يک ميليارد متر مکعب اضافه برداشت يا به عبارتي کسري مخازن روبه رو هستيم.

خراسان رضوي نيز که به ۳۶ دشت آبي تقسيم شده است شاهد بالاترين ميزان کسري مخزن در بين استان هاي کشور است و اين موضوع علاوه بر آن که سفره هاي آب زيرزميني را در معرض بحراني جدي قرار داده است، سبب شده از مجموع دشت هاي استان ۳۳ دشت در حالت ممنوعه و ممنوعه بحراني قرار داشته باشند.

به سبب افزايش جمعيت، افزايش مصارف آب خصوصا در بخش کشاورزي و خشکسالي هاي متعدد، وضعيت نگران کننده اي را مي توان در ميزان افت سطح آب زيرزميني، خشک شدن چاه ها و بالتبع کف شکني آن ها شاهد بود.

۹۲ درصد دشت هاي استان با کسري شديد مخزن مواجه هستند و در دشت مشهد که وسيع ترين دشت استان و مهم ترين قطب اقتصادي اجتماعي خراسان رضوي به شمار مي رود سالانه يک متر افت سطح آب نگران کننده و يک فاجعه است.

نشست زمين هم پديده اي است که در اثر آن سطح زمين به صورت تدريجي(و در مواردي به صورت ناگهاني) فرو مي نشيند و ايجاد ترک ها و شکاف هايي در سطح زمين باعث تاثير بر روي الگوي جريان هاي زيرزميني و سطحي، تغيير کيفيت آب ها، تغيير شکل سطح زمين، سيل خيزي مناطق و... مي شود و پيامد آن خسارت جدي به مناطق شهري، صنعتي و کشاورزي مي شود.

از ديگر تبعات منفي برداشت بي رويه از منابع آب زيرزميني خشک شدن و کم آبي قنات و چشمه و شور شدن منابع آب شيرين است که آينده کشاورزي و خاک هاي مناطق حاصل خيز را به شدت تهديد مي کند.

با همه حقايقي که گفته شد نجات آب به ويژه در مصارف بخش کشاورزي امروز بسيار ضروري است و با توجه به همين مسئله، استفاده از فناوري هاي جديد نيز در اين رهگذر بسيار ضروري است.

همچنين طرح هاي فرهنگي- دانش آموزي نجات آب کشاورزي نيز که با مشارکت بيش از ۳۰۰ هزار دانش آموز مقطع راهنمايي استان در ۲۷۰۰ مدرسه در سه گام «آگاهي بخشي، حساس سازي و آموزش راه کارها» اهميت ويژه اي دارد...

اجراي آزمايشي طرح کنترل هوشمند سيستم هاي آبياري کشاورزي به کمک تلفن همراه طرحي نوپاست که به صورت آزمايشي در سطح استان اجرا مي شود که معايب و مزاياي آن نيز به تدريج با اجرايي شدن آن مشخص خواهد شد.

بدون ترديد جهت گيري دستگاه هاي مربوطه به استفاده از فناوري هاي روز را بايد به فال نيک گرفت چرا که جاي خالي آن در کشاورزي استان احساس مي شود...

يادداشت

 
آمارهاي متناقض از زائران و مسافران مشهد
 
پس از پايان يافتن تعطيلات پاياني ماه صفر شاهد انتشار آمارهاي متناقضي از حضور زائران و مسافران در شهر مقدس مشهد هستيم. در حالي که رئيس اتحاديه هتل‌داران خراسان رضوي در خبري که خبرگزاري مهر منتشر کرده است، آمار زائران و مسافران مشهد را ۴ ميليون نفر اعلام کرده بود، خبرگزاري ايسنا در خبري به نقل از فرماندار مشهد از حضور حدود ۲ ميليون زائر در مشهد خبر داد و اعلام کرد: در فاصله زماني ۲۱ تا ۲۷ بهمن ماه شاهد حضور يک ميليون و ۹۷۰ هزار مسافر در مشهد بوده ايم.با اين حال جديدترين آمار نمابر شده توسط دبير ستاد تسهيلات و ساماندهي زائران فرمانداري مشهد حاکي است طي روزهاي ۲۱ تا پايان ۲۶ بهمن ماه ۲ ميليون و ۶۱ هزار و ۵۳۵ مسافر وارد مشهد شدند. از اين تعداد ۲۹۱ هزار نفر از طريق پايانه مسافربري، ۱۰۵ هزار نفر از طريق راه آهن، ۳۸ هزار نفر از طريق فرودگاه و يک ميليون و ۲۵۷ هزار نفر از طريق خودروهاي شخصي به مشهد وارد شدند. علاوه بر آن ۹۴ هزار نفر نيز در قالب کاروان هاي پياده طي اين مدت وارد مشهد شدند که ۵۴ درصد آن ها آقا و ۴۶ درصد خانم بوده اند.گزارش مسئولان مرتبط حاکي است صددرصد ظرفيت واحدهاي اقامتي شهر مشهد اعم از هتل، هتل آپارتمان، مهمان پذير، منازل شخصي، حسينيه ها و زائرسراها در روز ۲۲ بهمن ماه به صورت کامل اشغال شد و اين در حالي است که ظرفيت اين واحدها ۱۵۲ هزار و ۷۴۷ نفر است.طبيعي است که با پراکنده کاري و برنامه ريزي هاي متفاوت دستگاه هاي اجرايي و اين گونه آمار دادن ها شاهد مشکلات ويژه اي در سرويس دهي به اين حجم مسافر و زائر خواهيم بود. اگر در بازگشت مسافران شاهد سرگرداني مردم در پايانه مسافربري بوديم، اگر زائران توسط برخي افراد سودجو در بحث اسکان يا جابه جايي نقره داغ شدند، اگر ترافيک شهر زائر و مجاور را کلافه کرد و ده ها اما و اگر ديگر، بايد توجه کنيم که مشهد يک کلان شهر ملي است و نگاه ملي و حتي فراملي مي طلبد. مرکزنشينان بايد به کمک مسئولان اين کلان شهر بشتابند. در اين راه تهيه و اطلاع رساني آمار درست از زائران و مسافران، مستندسازي مشکلات براي مسئولان نظام و دعوت از مسئولان ارشد و حتي وزراي مرتبط براي مشاهده عيني واقعيت هاي تلخ در پذيرايي از ميهمانان پايتخت معنوي ايران، ضرورتي اجتناب ناپذير است.

یادداشت

 
صفحه R05 گفت و گو(رضوي) ، شماره سريال 17477 ، تاريخ انتشار 881111

هیزم تر خبرنگاران یا محافظه کاری مسئولان 
نمی دانم خبرنگاران چه هیزم تری به برخی از مسئولان فروخته اند که همواره به سیاه نمایی متهم می شوند.اگر گفت و گوی امروز این صفحه را مطالعه کنید، در می یابید که مقصودم چیست و روی سخنم با کیست؟ خبرنگاران برای روشن کردن ذهن ها و اطلاع رسانی در ابعاد مختلف بی وقفه تلاش می کنند و اگر یک روز از آلودگی هوای شهر، روزی از فاجعه زیست محیطی تخلیه فاضلاب تانکری در کشف رود و روزی از ورود انبوه سبزی های آلوده تولیدی در مزارع حاشیه کشف رود با فاضلاب خام می نویسند، اگر روزی از فعالیت زیرزمینی شکارچیان سلامت مردم در کارگاه های غیرمجاز تولید مواد غذایی و خوراکی گزارش می دهند، اگر یک روز به سراغ موضوع جدی نیترات در آب شرب و احتمال آلودگی چاه های آب می روند، اگر هم به بحث آزبست و آثار مخرب آن در جامعه گریزی می زنند این فعالیت ها را رسالت شرعی، وجدانی و اخلاقی خود می دانند و بر این باورند که اگر این گزارش ها، اطلاع رسانی ها و شفاف سازی ها یک صدم درصد هم موثر واقع شود و جان یک انسان را از مرگ نجات دهد، بر تمام بداخلاقی ها و بی احترامی ها ترجیح دارد.

عجیب نیست که بالاترین مقام بهداشتی استان این بار هم در پاسخ دادن به سوالات خراسان خبرنگاران را به حاشیه سازی متهم کرده است. آیا شفاف سازی یک مسئله مورد سوال مردم و کارشناسان و واشکافی ابعاد آن بدون پیش داوری درباره مزایا و معایب آن «ملتهب کردن فضای جامعه و منحرف کردن افکار عمومی» است؟پس چرا این مسئول با این دیدگاه که «روزنامه ها غیرقابل اعتماد هستند» هر روز قبل از صرف صبحانه روزنامه ها را مرور می کند و ساعتی از وقت خدمت را این گونه به هدر!! می دهد. نمی دانم آیا همه این باور را دارند که «نوشتن واقعیات جامعه معنی اش گرفتن وقت مردم و مسئولان است»؟

به اعتراف بسیاری از مدیران گزارش های خراسان برای رفع مشکلات، تنگناها، جذب اعتبارات و بهبود شرایط در زمان های مختلف راهگشا بوده است و...جالب توجه این که این مسئول همچون اندک مدیران دیگر به دلایلی که خودشان تراشیده و محافظه کار شده اند کمتر با خبرنگاران و رسانه ها ارتباط دارند و پاسخ گرفتن از آن ها نیازمند طی کردن هفت خان رستم و درخواست های فراوان است. در حالی که اعتقاد داریم پیش گیری مقدم بر درمان است و علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد متأسفانه به علت ترس مدیران از رسانه ها و اطلاع رسانی ها هنوز در ایفای نقش و رسالتمان عقب هستیم.

اگر مدیران و مسئولان با اطلاعات شفاف و ارتباط با رسانه ها پاسخ گوی افکار عمومی باشند، هرگز گزارش ها را عامل اختلال در جامعه تلقی نخواهند کرد. اگر مسئولان رسانه ها را همکار و هم پای خود بدانند، هرگز از حاشیه های خبرها دل چرکین نخواهند شد. متأسفانه نگرانی این قبیل افراد به دلیل علاقه نداشتن آن ها به همکاری با خبرنگاران، غفلت از اصل اطلاع رسانی شفاف و نداشتن اطلاعات کافی در حوزه مورد بحث است و صد البته خراسان از این حرف و حدیث ها بسیار شنیده و خوشحال است که مخاطبانش یاران و همراهان صمیمی هستند که ۶۱ سال است صبحشان را با خراسان آغاز می کنند و بهترین ارزیاب و گواه بر عملکرد رسانه ای ما هستند.

باز هم خواهیم نوشت، از ضعف، نارسایی ها و کمبودها و از برخی بی مهری ها که نسبت به ولی نعمتان انقلاب روا داشته می شود. اگر امروز تولید سبزی و صیفی در حاشیه کشف رود به شدت ادامه دارد، اگر ده ها نوع مواد غذایی تقلبی در گوشه و کنار شهر تولید و توزیع می شود، اگر امکان آزمایش سبزی های آلوده در کلان شهر مشهد و قطب علوم پزشکی شرق ایران فراهم نیست و اگر آماری از آلایندگی آزبست در شهرمان نداریم حتما روزنامه خراسان مقصر است که مو را از ماست بیرون کشیده و به اعتراف آقایان «حاشیه» ایجاد کرده است.

به هر حال خبرنگاران پل ارتباطی بین مردم و مسئولان و از همه مهم تر سنگ صبور مردم هستند و رسانه ها را ملجا و پناهگاه مردم می دانند و نیازی به «به به و چه چه» مسئولان بیش از آنچه حقیقت دارد نمی بینند. ممکن است خبرنگاری به دلیل سوء برداشت در نقل قول گفته های یک مسئول به سهو دچار اشتباه شود ولی خبرنگاران خراسان همان طور که به اطلاع رسانی منطبق بر واقعیت ها به دور از اغراض سیاسی و خط و ربط ها اعتقاد راسخ دارند، با درک حقیقی از آیه شریف «نون والقلم و مایسترون» گام در این راه نهاده اند و بیش از هر چیز و هر کس خدای متعال را ناظر بر اعمال و کردار خود می دانند.

به نظر می رسد رو راست نبودن مدیران با رسانه ها و خبرنگاران یکی از دلایل اصلی در وجود بازخوردهای منفی مطالب و گزارش های رسانه های مکتوب به ویژه روزنامه هاست چرا که اگر مدیران خبرنگاران را امین خود و جامعه بدانند و با سعه صدر و روی خوش اطلاعات مورد نیازشان را تأمین کنند، آنان هرگز پا را از چارچوب های قانونی فراتر نخواهند نهاد و آنچه جامعه می خواهد، در اختیار افکار عمومی قرار خواهند داد.

به بهانه کنگره شهدا

۳۰ نکته کلیدی از وصیت نامه یک سردار شهید
آیا در وصیت نامه شهدا تفکر کرده ایم. بسیاری از وصیت نامه های شهدای گران قدر در حقیقت منشور زندگی است. سردار شهید «محمدعلی مهرداد آیسک» مسئول واحد نیروی انسانی تیپ ۶۱ محرم سپاه پاسداران که در عملیات کربلای ۵ به خیل شهدا پیوست، در وصیت نامه ای عرفانی به نکته های مهم و کلیدی اشاره می کند. سوره ملک آغاز این وصیت است و شهادت به وحدانیت خدا و رسولش و ولایت مولاعلی و ۱۱ نور پاک ادامه این پیام است. حیات انسان و انگیزه بقای او، انتظار فرج، رستاخیز قیامت و دوباره زنده شدن و دریافت پاداش یا کیفر اعمال خوب و بد، گواهی به نایب برحق مهدی بودن خمینی کبیر و سپاس بی پایان خداوند سرآغاز این وصیت است. او ناامید شدن از رحمت واسعه الهی را گناهی بزرگ می داند و پیشه کردن تقوای الهی، نظم در کارها، دوری از گناهان کبیره، غنیمت شمردن وقت و به یاد خدا بودن، انس با خدا از راه عبادت، کسب معنویت و فضیلت، کسب معانی اخلاق و مکارم اخلاق را توصیه می کند. به پاسداران هم توصیه های ارزنده ای دارد: پاسداری از خود و شرافت اسلامی و انسانی، رهایی از شر جنود ابلیس، مبارزه با نفس اماره، تاسی به سیره امام حسین(ع)، داشتن اخلاق اسلامی، برخورد خوب با مردم، برخورد توأم با خضوع و خشوع با آحاد مردم، پیروی از اسلام فقاهتی و روحانیان مبارز، دوری از تعصبات و حساسیت های بی مورد، حفظ اصالت حقیقی پاسدار اسلامی، متجلی کردن معیارهای اصیل یک پاسدار اسلام در وجود خود. او تصریح دارد: مبادا غرق مادیات و راحت طلبی ها شوید، آرزوهای دور و دراز نداشته باشید. قناعت کردن، مشورت و انس با قرآن را هم جدی بگیرید. این شهید والامقام ادعیه را دریای مواج معنویات می داند و از همگان می خواهد سرمایه های معنوی مکتب تشیع را بیشتر بخوانند و از توسل غافل نشوند. به گفته او لباس تقوا حصاری است که شرافت انسانی را حفظ می کند.