انتظار سه ساله 5 هزار و 500 کودک ناشنوا براي کاشت حلزون شنوايي



انتظار سه ساله 5 هزار و 500 کودک ناشنوا براي کاشت حلزون شنوايي


خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1390/07/28 شماره انتشار 17962

نويسنده: جواد حاتمي

«ناشنوايي درد است اما بزرگ تر از آن درد، درد کساني است که مي شنوند ولي عمل نمي کنند» اين سخن زنده ياد دکتر «فياض بخش» موسس سازمان بهزيستي کشور است که وقتي با ناشنوايان عجين شوي عمق معناي آن را درک خواهي کرد.

حکايت «انتظار ۵ هزارو۵۰۰ بيمار براي عمل کاشت حلزون شنوايي» بهانه اي شد که زبان گوياي جماعتي از ناشنوايان کشور باشيم.

عطش براي شنيدن

«سميه» دختر بچه ۶ ساله و ناشنواست و در اوج عطش براي شنيدن دل پردردي دارد. او اگر قادر به تکلم و نوشتن باشد حتما از بي توجهي والدين اش در تشخيص و درمان به موقع ناشنوايي خود خواهد گفت و خواهد نوشت، اگر درک مي کرد که ضعف بنيه مالي و نداري پدر دليل ديگر درمان نشدن اوست باز هم قادر به شکايت نبود.

امروز متخصصان اقدام براي علاج او با انجام عمل جراحي و کاشت حلزون شنوايي را کم اثر مي دانند و سميه بايد يک عمر ناشنوا بماند، ناشنوايي که ناچار لال خواهد بود و يک عمر بايد معلول و مددجو قلمداد شود، اگر ناشنوايي او به موقع تشخيص داده مي شد و به موقع براي درمانش اقدام مي شد شايد امروز در شمار صدها بيمار ناشنواي در نوبت دريافت خدمات نبود.

او عطش شنيدن دارد ولي افسوس! چرا که پزشکان مي گويند درمان کم شنوايي يا ناشنوايي کودکاني که مادرزادي اين مشکل را دارند يا کودکاني که دراثر حوادث و بيماري هاي ديگر شنوايي خود را از دست مي دهند فقط تا سن ۴ يا ۵ سالگي امکان پذير است و با افزايش سن اميدي به بازگشت شنوايي نيست.

اما کاشت حلزون شنوايي هم هفت خوان دارد که خيلي از والدين وخانواده ها موفق به پشت سر گذاشتن آن نمي شوند، هر سال ۱۵۰۰ کودک ناشنوا متولد مي شوند و حدود ۴ هزار نفر ناشنوا هم در نوبت عمل جراحي کاشت حلزون شنوايي هستند. با اين حال هر سال تنها ۵۰۰ پروتز حلزون شنوايي توسط دولت خريداري مي شود و به سختي در اختيار نيازمندان قرار مي گيرد.

هزينه سنگين و نبود پوشش بيمه اي

بالا بودن هزينه عمل کاشت حلزون شنوايي و مشارکت نکردن بيمه ها در تامين بخشي از اين هزينه و استضعاف مالي خانواده ها اصلي ترين دغدغه والدين کودکان داراي معلوليت کم يا ناشنوايي است.

«محمديان» پدر يک کودک خردسال و ناشنوا به خراسان مي گويد: در ۱۸ ماهگي سن کودکم متوجه شديم که وي کم شنواست و با آزمايش و مراجعه به پزشک متخصص به يقين رسيديم و پزشک معالج پيشنهاد کرد که هر چه زودتر براي انجام عمل کاشت حلزون شنوايي اقدام کنيم تا فرزندم شنوايي خود را به دست آورد. حالا که ثبت نام کرده ام با وجود اين که دولت حدود ۲۰ ميليون تومان براي تهيه حلزون و عمل کمک مي کند ولي تامين ۵ ميليون تومان باقي مانده براي من و خانواده ام غيرممکن است.

او مي افزايد: متاسفانه بيمه ها هم ارائه اين خدمت را جزو تعهدات بيمه اي خود نمي دانند و خيلي از خانواده ها به دليل نداشتن تمکن مالي زيربار عمل به موقع کودکان خود نمي روند.

دکتر «محمد مهدي قاسمي» رئيس مرکز کاشت حلزون شنوايي خراسان رضوي با اشاره به راه اندازي اين مرکز از سال ۷۶ در مشهد به ما مي گويد: تاکنون حدود ۳۲۰ عمل کاشت حلزون شنوايي در اين مرکز انجام شده است و در حالي که توانايي ما تعداد ۱۰۰ پروتز در سال است معمولا سهم اندکي مثلا ۳۰ پروتز در سال به اين مرکز اختصاص پيدا مي کند.

به گفته وي متقاضيان که در نوبت هاي انتظار طولاني قرار دارند بايد سهم مشارکت يا هزينه پرداختي خود که حداقل ۶ ميليون تومان است را به حساب هيئت امناي ارزي وزارت بهداشت و درمان در تهران واريز کنند و هزينه هاي بيمارستان، پروتز و عمل را هيئت امنا از تهران پرداخت مي کند.

اين پزشک متخصص گوش و حلق و بيني به هزينه سنگين اين عمل و پروتز آن اشاره مي کند و مي افزايد: هزينه اين عمل براي دولت ۲۵ ميليون تومان تمام مي شود که در حال حاضر ۶ ميليون تومان آن از والدين تأمين مي شود و اگرچه قرار بوده است سازمان بهزيستي بر اساس مصوبات قانوني که دارد ۳ ميليون تومان از اين مبلغ را به خانواده ها برگرداند ولي معمولا اين مبلغ خيلي دير پرداخت شده يا اصلا پرداخت نمي شود.

احياي انسان کامل

دکتر «امير حسين قاضي زاده» متخصص گوش، حلق و بيني درباره اهميت کاشت حلزون در کودکان داراي مشکل ناشنوايي مادرزادي يا افرادي که به دليل بيماري گوش داخلي آن ها از بين رفته است مي گويد: کاشت حلزون شنوايي در اين قبيل کودکان موجب بازگشت شنوايي آن ها مي شود و ايجاد شنوايي در آن ها به معني بازگشت به زندگي و يافتن هويت اجتماعي و برگشت به جامعه است لذا کاشت حلزون شنوايي احياي يک انسان کامل است.

وي مي افزايد: اگر ناشنوايي اين قبيل بيماران در سنين کودکي برطرف نشود آموزش پذيري آن ها کم و باعث عقب ماندگي تحصيلي آن ها خواهد شد و اين افراد به جاي يک نيروي مولد به عنوان يک معلول مصرف کننده و متقاضي دريافت خدمات خواهند شد.

وي با ذکر اين نکته که افراد ناشنوا، کر و لال مي شوند مي گويد: بهترين فرصت براي باز گرداندن آن ها به زندگي اجتماعي قبل از کامل شدن سن يادگيري تکلم يعني تا ۳ سالگي است و بهترين نتيجه عمل کاشت حلزون قبل از ۳ ساله شدن آن ها خواهد بود چرا که هرچه اين عمل به تأخير بيفتد درمان سخت تر و عقب ماندگي و اختلاف سطح يادگيري تشديد خواهد شد.

اولويت چيست؟

در حالي که در بين پزشکان اختلاف نظرهايي درباره اثر کاشت حلزون شنوايي در بيماران وجود دارد و عده اي آن را براي بيماران داراي ناشنوايي مادرزادي کم اثر مي دانند، رئيس انجمن متخصصان گوش، حلق و بيني ايران مدعي است افرادي که به طور مادرزادي ناشنوا به دنيا مي آيند نمي توانند صحبت کردن را بياموزند در نتيجه کر و لال مي شوند در اين شرايط تنها راه درمان اين بيماران کاشت حلزون شنوايي است.

دکتر «محمد تقي خرسندي» مي افزايد: ناشنوايي مادرزادي به عللي مانند بيماري مادر در دوران بارداري، استفاده مادر از برخي داروها در اين مدت و ازدواج هاي خويشاوندي به وجود مي آيد. اين افراد حداکثر تا ۵ سالگي مي توانند تحت عمل جراحي کاشت حلزون شنوايي قرار بگيرند، اگرچه اين عمل تا ۱۰ سالگي نيز انجام مي شود ولي نتيجه لازم را ندارد چون افرادي که بعد از ۵ سالگي تحت اين عمل قرار مي گيرند فقط مي توانند صداها را بشنوند و قادر به تشخيص آن ها نيستند.

اما دکتر «ابراهيم رزم پا» متخصص و جراح گوش و حلق و بيني مدعي است ناشنوايان غيرمادر زادي گزينه هاي بهتري براي کاشت حلزون هستند. او مي گويد: گروهي از افراد به طور مادر زادي ناشنوا هستند و عده اي نيز در هنگام تولد شنوايي داشته اند ولي به عللي مانند بيماري، ضرب ديدگي و يا تصادف شنوايي خود را از دست داده اند و افرادي که ناشنوايي آن ها مادر زادي نيست گزينه هاي بهتري براي کاشت حلزون هستند و درصد موفقيت آن ها بيشتر است، البته با پيشرفت اين دستگاه، امکان موفقيت در افرادي که مادر زاد ناشنوا بوده اند نيز وجود دارد.

حلزون يا سمعک؟

با اين حال يک سوال درباره استفاده از سمعک نيز در بين ناشنوايان مطرح است آيا نمي توان با تهيه سمعک که به مراتب هزينه و عوارض کمتري نسبت به عمل جراحي کاشت حلزون دارد مشکل کم شنوايي را درمان کرد؟

«رزم پا» پزشک متخصص و جراح گوش با اشاره به اين که کاشت حلزون شنوايي روشي متفاوت با سمعک است مي گويد: افراد با مشکلات شنوايي تا زماني که قادر به استفاده از سمعک هستند معمولا نيازمند کاشت حلزون نيستند و اين عمل براي افرادي توصيه مي شود که کاهش شنوايي آن ها به قدري است که سمعک جواب گوي آن نيست.

دکتر «سهيلي پور» از پزشکان متخصص اصفهان نيز مي گويد: کاشت حلزون در نوزادان بيش از ساير بيماران صورت مي گيرد و نتايج آن در کودکان يک تا ۲ ساله مطلوب تر از ساير بيماران است.

به گفته وي از هر ۴ هزار کودک متولد شده، کري ارثي در يک نفر ديده مي شود و از هر ۸ نفر يک نفر حامل ژن مغلوب کري است و نيمي از کاهش شنوايي ها در سنين کودکي هم علت ژنتيکي دارد.

چرا نوبت و انتظار

حال که با وجود پزشکان متخصص و امکانات بالقوه پزشکي زمينه درمان بسياري از بيماري ها در کشور فراهم است دليل انتظار طولاني مدت ناشنوايان براي دريافت خدمات پزشکي چيست؟

رئيس انجمن متخصصان گوش، حلق و بيني کشور و استاد دانشگاه علوم پزشکي تهران مي گويد: در حالي که در ايران بهترين متخصصان عمل کاشت حلزون شنوايي فعاليت مي کنند و آنان آمادگي دارند که روزانه ۲تا۳ عمل جراحي انجام دهند و علاوه بر آن تعداد مراکز انجام اين عمل نيز کافي است اما به علت محدود بودن تعداد پروتز و گران بودن آن تعداد عمل هاي جراحي محدود است.

دکتر «محمدتقي خرسندي» با اعلام اين که خوشبختانه تحريم ها شامل حال تهيه اين پروتز نشده و محدوديت تعداد پروتز به دليل مشکلات ديگري است درباره افراد در انتظار نوبت مي گويد: هزارو۵۰۰بيمار در فهرست و ۴هزارو۵۰۰بيمار خارج از فهرست در نوبت عمل داريم که چنان چه پروتز به دست متخصصان ايراني برسد به سرعت عمل مي کنيم و توانايي آن را داريم که در هر مرکز روزي ۳عمل انجام دهيم.

متاسفانه در فهرست طولاني بيماران در نوبت جراحي کاشت حلزون بيماران بالاي ۴سال را نمي پذيريم چرا که حداکثر ۳سال اين افراد بايد در نوبت عمل قرار گيرند، ما اگر بيمار ۴ساله را بپذيريم بعد از ۳سال انتظار بيمار به سن ۷سالگي مي رسد که ديگر عمل براي آن ها سودي نخواهد داشت.

به گفته وي سرمايه گذاري در کاشت حلزون شنوايي ۱۵برابر هزينه پروتز براي دولت بازدهي دارد.

«سعيد سهيلي» رئيس بخش گوش، حلق و بيني مرکز آموزشي درماني الزهرا(س) اصفهان نيز دسترسي نداشتن آسان بيماران به پروتز حلزون براي اين جراحي را تنها مشکل کاشت حلزون گوش در اين استان مي داند و مي افزايد: هزينه بالاي تهيه پروتز امکان خريد آن را براي بيماران مشکل مي کند. به گفته وي چون پروتز حلزون کاملا وارداتي است و بخش دولتي آن را به تعداد محدودي خريداري مي کند در شهرستان ها نيز کم توزيع مي شود.

وعده رئيس جمهور

وعده رئيس جمهوري براي خريد ۱۵۰۰ حلزون شنوايي بيماران عملي نشده است.

دکتر «محمد تقي خرسندي» رئيس انجمن متخصصان گوش، گلو و بيني ايران چند روز قبل در دومين کنگره بين المللي کاشت حلزون در تهران اعلام کرد: رئيس جمهور سال گذشته در روز جهاني ناشنوايان قول خريد هزارو۵۰۰پروتز را داد که هنوز اين قول عملي نشده است.

به گفته وي تاکنون بودجه لازم براي تامين پروتز کافي اختصاص داده نشده است هر چند که رئيس جمهور دستور اين کار را صادر کرده اند ولي همچنان تامين بودجه در حال طي کردن مراحل خود است.

دکتر «محمدمهدي قاسمي» رئيس مرکز کاشت حلزون شنوايي خراسان رضوي نيز مي گويد: رئيس جمهور براي شکسته شدن انتظار طولاني مدت بيماران متقاضي عمل کاشت حلزون شنوايي قول خريد يک هزارو۵۰۰ پروتز را داده است ولي با گذشت يک سال و نيم از تحقق اين قول خبري نيست و نامه اقدام فوري ايشان در معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور مانده است.

دکتر «اميرحسين قاضي زاده» عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي با تاکيد بر رسالت وزارت بهداشت و درمان براي پيش گيري از تولد نوزادان ناشنوا با انجام مشاوره هاي ژنتيکي به خراسان مي گويد: به دليل گران بودن پروتز حلزون شنوايي که از خارج تامين مي شود، خريداري آن توسط دولت انجام مي شود و به دليل تامين نشدن به موقع آن در حال حاضر ۱۵۰۰نفر در نوبت عمل کاشت حلزون شنوايي هستند که اگر در يک سال اين افراد تحت عمل قرار گيرند دغدغه ها کمتر شده و مشکلات به حداقل خواهد رسيد.

وي درباره وعده رئيس جمهور براي تامين اعتبار تامين پروتز حلزون شنوايي مي گويد: پس از آن که موضوع حذف انتظار کودکان ناشنوا با رئيس جمهور مطرح شد دکتر احمدي نژاد با تامين اعتبار تامين پروتز و هزينه هاي عمل اين افراد موافقت کرد و با پي گيري مجلس شوراي اسلامي رديف بودجه ۳۰ميليارد توماني هم در لايحه بودجه سال۹۰ پيش بيني شد ولي اگر اعتبارات اختصاص نيافته اين موضوع را وزارت بهداشت و درمان بايد پي گيري کند.

پي گيري خراسان براي دريافت آخرين اقدامات مسئولان وزارت بهداشت و درمان به ويژه در حوزه بودجه و اعتبارات معاونت درمان و هيئت امناي ارزي به نتيجه اي نرسيد!

چکيده گزارش

سالانه حدود يک هزارو ۵۰۰ بيمار ناشنوا در ايران متولد مي شوند و هم اکنون يک هزار و ۵۰۰ بيمار در فهرست انتظار و ۴ هزار بيمار خارج از فهرست انتظار متقاضي عمل جراحي کاشت حلزون شنوايي هستند اين در حالي است که سالانه تنها ۵۰۰ پروتز حلزون شنوايي توسط دولت از خارج تامين مي شود و به دليل بالا بودن قيمت آن در حال حاضر خيلي از خانواده ها حتي در فرآيند دولتي موفق به تهيه آن نمي شوند. البته رئيس جمهور يک سال و اندي قبل قول داده بود هزينه خريد يک هزارو۵۰۰ پروتز را تامين کند ولي گويا اين وعده هنوز عملي نشده است. از طرفي بيمه ها نيز اين عمل را در پوشش حمايتي ندارند و هزينه بسيار سنگين کاشت حلزون شنوايي به دغدغه خانواده هاي داراي کودکان ناشنوا تبديل شده است.تلاش براي کاهش آمار تولد کودکان ناشنوا با کنترل مادران باردار و مشاوره هاي ژنتيکي قبل و بعد از ازدواج و غربالگري کودکان قبل از ۳ سالگي وظايف متوليان در بحث پيش گيري است چرا که «علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد».

افزايش 40 برابري توليد مواد مخدر در افغانستان

افزايش 40 برابري توليد مواد مخدر در افغانستان زير چتر ناتو
خراسان - مورخ سه‌شنبه 1390/07/26 شماره انتشار 17960

نويسنده: جواد حاتمي

«گزارش تازه اداره جرايم و مواد مخدر سازمان ملل متحد نشان مي دهد که توليد ترياک در افغانستان در سال۲۰۱۱، شصت و يک درصد نسبت به سال قبل افزايش يافته است.

همچنين اين گزارش ۷درصد افزايش در کشت خشخاش را نشان مي دهد بر اين اساس افغانستان در سال جاري ميلادي ۵هزار و ۸۰۰تن ترياک توليد کرده است.»

گزارش بي بي سي فارسي در روز سه شنبه ۱۹مهر (۱۱اکتبر) حاکي است: گزارش سازمان ملل متحد که در همکاري با وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان تهيه شده و وضعيت کشت خشخاش در افغانستان طي سال هاي ۲۰۱۰و۲۰۱۱ را بررسي کرده مي گويد که رابطه نزديکي ميان ناامني و ادامه کشت خشخاش در افغانستان وجود دارد.

اين در حالي است که دولت کابل و هم پيمانان بين المللي افغانستان در تلاش هستند کشت اين گياه مخدر اما سودآور را کاهش دهند!

افغانستان؛ بزرگ ترين توليدکننده ترياک جهان

افغانستان بزرگ ترين توليدکننده ترياک در جهان است که نزديک به ۹۰درصد اين محصول را توليد مي کند. درآمد حاصل از فروش مواد مخدر منابع مالي موردنياز شورشيان و شمار افرادي را که در اقتصاد زيرزميني ترياک سرمايه گذاري مي کنند تامين مي کند به گونه اي که حضور دولت در مناطق زيرکشت خشخاش را با دشواري مواجه کرده است.

همچنين گزارش سازمان ملل گوياي آن است که کشت خشخاش به بخش هاي جديدي در افغانستان گسترش يافته است؛ روندي که با توجه به تلاش نيروهاي بين المللي براي برقراري ثبات و واگذاري مسئوليت امنيتي به دولت اين کشور بسيار نگران کننده است.

سازمان ملل علت اصلي را افزايش قيمت مواد مخدر اعلام کرده است.

بهاي ترياک خشک نسبت به سال گذشته ۴۳درصد افزايش يافته و سود ناشي از ترياک در هر هکتار به بيش از ۲برابر افزايش و از 4هزار و ۹۰۰دلار به ۱۰هزار و ۷۰۰دلار افزايش يافته است.

«جين لوث لماهيو» مسئول اداره مواد مخدر و جرم سازمان ملل در افغانستان گفته است که اين درآمد مازاد و افزايش قيمت به افزايش جرايم و جنايت در اين کشور کمک مي کند.

در اين گزارش آمده است که بيشتر اراضي زير کشت خشخاش در مناطق ناآرام جنوب افغانستان قرار دارند که محل فعاليت شبه نظاميان اين کشور است.

نزديک به ۷۸درصد ترياک افغانستان در ولايات هلمند، قندهار، ارزگان، دايکندي و زابل توليد مي شود.

تمايل به کشت خشخاش

در واکنش به گزارش سازمان ملل متحد مبني بر افزايش کشت خشخاش در افغانستان «ضرار احمد مقبل» وزير مبارزه با مواد مخدر افغانستان، برخورد نکردن با قاچاقچيان، افزايش قيمت ترياک در بازارهاي جهاني، فقر و ناامني را از عوامل عمده افزايش کشت خشخاش در اين کشور عنوان مي کند وي دليل افزايش توليد مواد مخدر را فقط مربوط به افغانستان ندانسته و مي گويد: گرچه خشخاش در افغانستان کشت مي شود ولي براي تبديل ترياک توليدي به هروئين به هزارو۳۰۰ تن مواد شيميايي نياز است که از کشورهاي خارجي تامين مي شود.

به گزارش ايرنا مقبل اظهار مي دارد: جامعه جهاني بايد تلاش کند تا از ورود مواد شيميايي براي تبديل ترياک به هروئين در افغانستان جلوگيري کند.

اين مقام افغان کشورهاي منطقه را متهم مي کند که براي کشف و ضبط محموله هاي مواد مخدر تلاش نمي کنند و اين موضوع باعث تشويق کشاورزان به کشت گياه خشخاش مي شود.

وزير مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان در ادامه يکي از علت هاي تمايل مجدد کشاورزان افغان به کشت خشخاش را مشکلات اقتصادي آنان بيان مي کند و مي گويد: سال گذشته در ۱۲۱هزار هکتار زمين در افغانستان خشخاش کشت شده بود اما در سال جاري اين رقم به ۱۳۱هزار هکتار افزايش يافته است.

به گفته مقبل اين وزارتخانه در راستاي مبارزه با کشت ترياک، ۱۴هزار هکتار کشتزارهاي خشخاش را امسال تخريب کرد.

«در حال حاضر با نظارت و حمايت اشغال گران «ناتو»در افغانستان ۱۲۳ميليارد مترمربع از اراضي کشاورزي اين کشور زير کشت مواد مخدر است». وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان به تازگي در گزارشي اعلام کرده است که در حال حاضر ۸۵درصد مواد مخدر جهان را افغانستان توليد مي کند. اين وزارت هشدار مي دهد که اگر جامعه جهاني در سال۲۰۱۱ ميلادي افغانستان را در پيکار با مواد مخدر حمايت جدي نکند افغانستان و کشورهاي منطقه و جهان با دشواري هاي زيادي روبه رو خواهند شد.

اين در حالي است که جامعه جهاني و سازمان ملل کمکي براي پايان بخشيدن به اين حجم از توليد انبوه مواد مخدر نخواهند داشت.

نگراني ها جدي است

کارشناسان و صاحب نظران با ابراز نگراني از تداوم کشت بي رويه و توليد مواد مخدر در افغانستان مي گويند: کشت مواد مخدر در افغانستان علاوه بر درآمد مالي آمريکا براي تامين مالي اهداف سازمان هاي تروريستي تحت تربيت و مديريت آمريکا، به ادامه جنگ و تقويت مخالفان مسلح دولت افغانستان و بي ثبات سازي اين کشور و ساير کشورهاي هدف منجر مي گردد تا آن جا که آمريکا با حضور نيروهاي نظامي خود در افغانستان، کشت مواد مخدر را در آن جا به ۴۰ برابر طي سال هاي اخير افزايش داده است.

در حالي که وزير وقت مبارزه با مواد مخدر افغانستان دي ماه سال ۱۳۸۴ در سفر به ايران از کاهش ۲۷ هزار هکتاري سطح زير کشت خشخاش در اين کشور نسبت به سال ۸۳ خبر داده بود و آن سال ۱۰۴ هزار هکتار زير کشت خشخاش بود، خبرگزاري ها در شهريور ۸۵ سطح زير کشت مواد مخدر در افغانستان را ۱۶۰ هزار هکتار اعلام کردند.

و اکنون با گذشت ۶ سال و وعده هاي متعدد مسئولان دولت افغانستان مبني بر مبارزه با مواد مخدر و جلوگيري از کشت خشخاش متاسفانه کاهش محسوسي در اين عرصه مشاهده نمي شود.

جالب است بدانيد «بان   کي مون» دبير کل سازمان ملل متحد در روز جهاني مبارزه با مواد مخدر بيانيه اي صادر کرد و اعلام داشت:«قاچاق مواد مخدر که از ديرباز مشکلي اجتماعي و مسئله نظم عمومي تلقي مي شده، در سال هاي اخير به تهديدي جدي براي سلامت و امنيت بسياري از افراد و مناطق تبديل شده است.» او درادامه گفت: «بازار فروش ترياک افغانستان که سالانه ۶۱ ميليارد دلار درآمد دارد، شبه نظاميان، تروريسم بين الملل، تلاش هاي مختلف را براي بي ثباتي افغانستان انجام مي دهند و از اين طريق تامين مالي مي شوند».

درآمد ۶۱ ميليارد دلار از مواد مخدر افغانستان آمار جديدي است که تاکنون از سوي اين سازمان ارائه داده شده است، به همين دليل اين بيانيه جديدترين آمار را در مورد درآمد مواد مخدر افغانستان ارائه داده است. تا پيش از اين آمارهاي متفاوتي از درآمد مواد مخدر در افغانستان ارائه مي شد. مثلا در سال ۲۰۰۷ سازمان ملل متحد براي اولين بار اعلام کرد، ارزش سالانه معاملات قاچاق مواد مخدر در افغانستان ۴ ميليارد دلار است. اين مبلغ نيمي از درآمد ملي کشور به شمار مي رفت.

حال سوال اساسي اين است که طي ۴ سال گذشته چطور تجارت مواد مخدر افغانستان از ۴ ميليارد دلار به ۶۱ ميليارد دلار رسيد؟

آن هم در حالي که بر اساس ادعاي مقامات دولتي افغانستان ميزان کشت مواد مخدر پايين آمده است؟

البته اين نکته را بايد در نظر داشت که قيمت مواد مخدر طي ۴ سال اخير نسبت به سال هاي قبل بسيار بالا رفته است، طوري که حالت نجومي به خود گرفته است و همين موضوع سبب شد که مثلث مافيا براي کسب درآمد، بيشترين تلاش را براي گسترش هرچه بيشتر کشت و توليد و قاچاق مواد مخدر افغانستان انجام بدهند.

سياست  هاي ناکارآمد

«محمد حسين مدني» کارشناس امور افغانستان نيز سياست هاي ناکارآمد دولت افغانستان در زمينه مبارزه با کشت و توليد مواد مخدر را يکي از عوامل تأثير گذار بر افزايش اين پديده مي خواند و مي گويد: برخي کشورهاي خارجي که در اين کشور از قدرت سياسي و نظامي بالايي برخوردارند تلاش مي کنند تا کشت و توليد مواد مخدر به قوت خود باقي بماند چرا که از اين راه سود سرشاري نصيب آن ها مي شود.

به گفته وي ۱۰ سال قبل کشورهاي غربي و در رأس آن ها آمريکا با شعار مبارزه با مواد مخدر وارد افغانستان شدند اما بعد از يک دهه مشخص است که نه تنها آن ها مبارزه جدي عليه اين پديده نداشته اند بلکه خود مشوق کشت و توليد آن هستند.

وي يکي از اساسي ترين برنامه هاي دولت افغانستان را لزوم فرهنگ سازي و آشنا کردن کشاورزان اين کشور با کشت ساير محصولات بيان مي کند و معتقد است با بهره گيري از حمايت هاي همه جانبه جمهوري اسلامي ايران و استفاده از تجارب ارزنده ايراني ها مي توان اقتصاد افغانستان را در عرصه کشاورزي و کشت هاي جايگزين و متحول کرد.

شکست برنامه ها

همان طور که آمار نشان مي دهد برنامه هاي سازمان ملل براي مهار کشت خشخاش در افغانستان با شکست مواجه شده است و اگرچه اين مبارزه از برنامه هاي پرهزينه جامعه جهاني و يکي از دلايل حضور نظاميان آمريکايي و ناتو در اين کشور بوده است ولي توليد ترياک رو به گسترش است.

«علي لاريجاني» رئيس مجلس شوراي اسلامي هم چندي قبل در نشست مشترک روساي کميسيون هاي مجالس ايران و افغانستان گفته بود تعيين راهکارهايي همچون کشت جايگزين خشخاش امري بسيار مهم است که متأسفانه تاکنون خروجي مثبتي نداشته و تنها شاهد افزايش توليد ترياک در افغانستان بوده ايم. وي با بيان اين که عده اي مي خواهند از مسئله مواد مخدر در افغانستان سوء استفاده کنند گفته بود: به نظر مي رسد که پشت صحنه اين موضوع برخي دولت هاي غربي هستند که بايستي راهکارهايي براي آن در نظر گرفت.

ايران حرف اول در مبارزه

«محمد کريم عابدي» عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس با ابراز نگراني از رشد روزافزون توليد مواد مخدر در کشور افغانستان به خراسان مي گويد:  قبل از حمله آمريکا به اين کشور به بهانه پياده کردن دموکراسي توليد ترياک و هروئين در اين کشور سالانه ۲۰۰ تن بود که آن هم توسط سرمايه داران انگليس و شراکت آمريکايي ها توليد مي شد و بر اساس آمار سال ۸۹ اين توليد ۴۰ برابر شده و به ۸ هزار تن رسيده است.

وي با اعلام اين که به جاي ترياک که حجيم است مافياي مواد مخدر در افغانستان براي سهولت در صادرات آن بدترين مواد مخدر مانند کراک را توليد و صادر مي کند مي افزايد: اگرچه اين مواد به کشورهاي اروپايي حمل مي شود ولي ايران هم در کريدور ترانزيت آن قرار دارد و ملت ما براي جلوگيري از حمل مواد مخدر به کشور و آن سوي خاک ميهن صدها شهيد تقديم کرده است.

نماينده مردم فردوس، طبس، سرايان و بشرويه تصريح کرد: کشت و توليد مواد مخدر در همسايگي ايران معضل بزرگي براي ما و سازمان هاي بين المللي است و در راستاي مهار کشت خشخاش و توليد و توزيع مواد مخدر فقط جمهوري اسلامي ايران است که حرف اول را در دنيا مي زند و تلاش هاي گسترده اي را براي بازدارندگي آن داشته است و بسياري از مجامع بين المللي هم از تلاش هاي کشورمان تقدير کرده اند.

«عابدي» تلاش هاي کشورمان را در بازدارندگي مواد مخدر بي نظير توصيف مي کند و مي گويد: موضوع مواد مخدر بايد از ريشه خشکانده شود و خود ملت افغانستان بايد قيام کنند و با انقلاب جدي خود کشت و توليد ترياک را ريشه کن کنند چون اين ماده افيوني الان خطري براي جامعه بشري است و توليد آن نقض بارز حقوق بشر است و هر کس در کار کشت، توليد و فرآوري اين مواد کار کند به جامعه بشريت خيانت کرده است.

وي مي افزايد: کشورمان براي مشارکت در حذف کشت خشخاش در افغانستان پيشنهاد کشت جايگزين را داده است و حتي در مواردي براي کشت محصولاتي که براي ما رقيب محسوب مي شود آن ها از سوي وزارت جهاد کشاورزي حمايت شده اند.

وي با اعلام اين که براي تحول در اقتصاد افغانستان مردم اين کشور بايد کشت خشخاش را که سود آن به جيب کارتل هاي آمريکايي و انگليسي و سيستم هاي جاسوسي غرب مي رود، ترک کنند مي افزايد: با کشت ساير محصولات کشاورزي به ويژه محصولات استراتژيک مردم افغانستان مي توانند اقتصاد خود و کشورشان را متحول کنند.

ايران پرچمدار مبارزه

سردار «علي مويدي» رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي نيز با بيان اين که ايران پرچمدار مبارزه با مواد مخدر در دنياست، مي گويد: نظام سلطه اجازه نمي دهد گزارش اقدامات و فعاليت هاي ايران در مبارزه با مواد مخدر به گوش جهانيان برسد.

اين مقام ارشد انتظامي چند روز قبل در يک کارگاه آموزشي اعلام کرد: کشور ما براي مقابله با اين پديده شوم بهاي سنگيني را پرداخت کرده است به طوري که تا به حال ۳ هزار و ۷۰۰ نفر در مقابله با عوامل توليد و توزيع مواد مخدر به شهادت رسيده اند.

رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي مي افزايد: در ۶ ماه اول سال ۱۳۹۰ حدود ۲۵۰ تن مواد مخدر در کشور کشف شده که بيشتر آن مربوط به استان هاي مرزي است.

وي در ادامه با اشاره به نقش دشمنان ايران در توليد و توزيع مواد مخدر تصريح کرد: دشمنان براي کشور ما برنامه اي هدفمند ترسيم کرده اند به طوري که حجم توليد مواد مخدر در افغانستان را از زمان ورود ناتو به اين کشور افزايش داده اند.

«مصطفي محمد نجار» وزير کشور نيز اواخر تيرماه امسال تأکيد کرده بود: طرح کشت جايگزين خشخاش با حمايت مادي و معنوي جمهوري اسلامي ايران در افغانستان دنبال مي شود.

به گزارش «ايرنا» وي گفته بود: با توافق هاي صورت گرفته مسئولان افغانستان نيز موافق جايگزيني کشت خشخاش در کشور خود هستند و با اجراي اين طرح کشت خشخاش در افغانستان به عنوان يکي از اصلي ترين کشورهاي توليدکننده مواد مخدر در جهان متوقف خواهد شد.

به اعتقاد مديرکل فرهنگي و پيش گيري ستاد مبارزه با مواد مخدر کشورمان اگرچه آموزش اساس پيش گيري از گرايش به مصرف مواد مخدر است ولي رفع معضل اعتياد نيازمند عزم ملي است.

«حميد رضا  صرامي» با اشاره به جديت جمهوري اسلامي ايران براي مبارزه با مواد مخدر مي افزايد: نيروي انتظامي در تلاش خود براي مبارزه با مواد مخدر و پيش گيري از توزيع آن سنگ تمام گذاشته است و در اين راستا ۳ هزار و ۷۰۰ شهيد و ۱۱ هزار جانباز تقديم کرده ايم.

به هر حال شواهد امر نشان مي دهد که تلاش و سرمايه گذاري جمهوري اسلامي به تنهايي براي مهار معضل مواد مخدر در کشور همسايه ما کافي نيست و علاوه بر عزم جهاني، هماهنگي و همراهي سازمان هاي بين المللي نيز لازم است. متأسفانه مواد مخدر در دسترس همه اقشار است و آمارهاي کشف و ضبط اين مواد و انهدام فعاليت باندهاي متعدد مرتبط نشان دهنده آن است که برخي کشورها همچنان از توليد و توزيع مواد افيوني حمايت مي کنند.

چکيده گزارش

در حالي که خبرها از ۴۰برابر شدن توليد مواد مخدر در افغانستان حکايت دارد سرويس هاي اطلاعاتي فعاليت شبکه هاي مواد مخدر و ظهور پديده «نارکومافيا» و «نارکوتوريسم» را فاش کرده اند.نگاهي به اهداف آمريکا و متحدانش با توجه به اين که در حال حاضر با نظارت آن ها ۱۲۳هزار هکتار از اراضي افغانستان زير کشت خشخاش است نشان مي دهد که سياست هاي سازمان ملل براي مهار کشت خشخاش در افغانستان بي اثر بوده است. کشور جمهوري اسلامي ايران به عنوان همسايه افغانستان که در کريدور ترانزيت اين مواد است متاثر از حمل، قاچاق و توزيع مواد مخدر متحمل خسارت هاي بسياري شده و کشوري است که با سرمايه گذاري خاص به دنبال مهار کشت خشخاش و توليد مواد مخدر بيشترين تلاش ها را انجام داده است.


کشتي سازي؛ صنعتي در برهوت

کشتي سازي؛ صنعتي در برهوت بي توجهي
خراسان - مورخ شنبه 1390/07/23 شماره انتشار 17957

نويسنده: جواد حاتمي

 صنعت کشتي سازي به عنوان يک صنعت مادر و استراتژيک آن چنان که بايد و شايد مورد حمايت نبوده و سايه رکود بر سر اين صنعت همچنان سنگيني مي کند.

اين روزها از سر و صداي تجهيزات، دستگاه هاي فني و کارگران و مهندسان در کارخانه هاي کشتي سازي خبري نيست، کارگاه هاي کوچک لنج سازي هم در گوشه و کنار شهرهاي ساحلي کشور رونق گذشته را ندارند.

کمبود منابع مالي قابل اتکا، تزريق نشدن نقدينگي لازم، هزينه هاي سنگين طراحي و ساخت سازه ها، نياز به واردات برخي تجهيزات خاص کشتي ها و مهم تر از همه نبود حمايت هاي لازم عمده ترين دلايل کم رونق شدن فعاليت سازندگان بزرگ ترين کشتي هاي وطني است.

قوانين سخت گيرانه

فعالان صنعت کشتي سازي با اشاره به اهميت اين صنعت به ويژه در بخش صنايع پيراموني و لزوم حفظ شرايط موجود به عنوان يک صنعت داخلي و کارآفرين مي گويند: متأسفانه دولتمردان و سياست گذاران به اين باور نرسيده اند که کشتي سازي محور توسعه صنايع دريايي است.

«زاهدي» از دست اندرکاران يک مجتمع تعمير و ساخت کشتي در بندر عباس در بيان مشکلات فعالان اين حوزه به ما مي گويد: مهم ترين مشکل در صنعت کشتي سازي دولتي بودن برخي شرکت ها و تزريق نقدينگي از سوي دولت به آن ها و ناتواني بخش خصوصي در رقابت با آن ها به دليل بالا بودن هزينه هاي سرمايه گذاري است. از طرفي به نظر مي رسد نگاه حاکم بر اين حوزه نگاه سود و منفعت طلبي است که اين ديدگاه خودش عامل انزواي صنعت شده است.

به گفته وي در حالي که در کشور استعدادها و امکانات ساخت بزرگ ترين و پيشرفته ترين کشتي ها وجود دارد ولي برخي متقاضيان اقدام به سفارش و خريد از کشورهاي ديگر مي کنند و در اين جا صنعت داخلي به حاشيه رانده مي شود. به گفته او رشد صنعت کشتي سازي در گرو اعتماد دولت و بانک هاست.

«کاپيتان علي محمدي» يکي ديگر از کارخانه داران و کشتي سازان در حاشيه خليج فارس نيز به خراسان مي گويد: مشکلات صنعت کشتي سازي کشور ۶ يا ۷ مورد عمده است و به اعتقاد ما اگر يک مشکل وجود داشت همه دست به دست هم مي دادند و آن را رفع مي کردند ولي براي رفع اين همه مشکل اتحاد و اراده اي نيست.

وي يکي از مهم ترين مشکلات اين صنعت را نبود فضاي حکومتي توليدي مي داند و مي افزايد: هر فردي و هر شغلي داراي يک محيط و قوانين کاري است و براي هر فعاليت هم بستري نياز است و قوانين حاکم بر آن هم مشتري و توليد کننده را کنار هم مي گذارد تا توليد وارد چرخه مصرف شود ولي در صنعت کشتي سازي بسترها و فضاي حکومتي توليدي وجود ندارد يعني توليدکننده و مصرف کننده جايي در برنامه بازار ندارند.

وي مي گويد: وقتي قصد مقايسه محيط کار و کسب باشد ۲ محيط کاري براي کشتي سازي در بندر لنگه يا بندر عباس را که با يکي از سواحل امارات مقايسه مي کنيم تفاوت ها از زمين تا آسمان است و در بسياري از موارد قوانين آن جا خيلي سهل تر از ايران و رشدشان چند برابر ماست.

کاپيتان «علي محمدي» با اشاره به اين که ما در بستر قوانين مکتوب فراوان مشکل داريم مي افزايد: برخي قوانين نانوشته و مکتوب، روابط غيرشفاف، دخالت افراد جزء چون مسئول حراست يک مجتمع که مانع يک پروژه کشتي سازي مي شود دلايل دلسردي فعالان اين صنعت شده است.

تعميرات به چه قيمتي؟

مقررات و مطالبات متعدد در بحث تأمين قطعات و حمل آن به کارخانجات ساخت و تعمير کشتي ها نيز سبب شده است بسياري از کشتي داران روانه آن سوي آب شوند.

کاپيتان «علي محمدي» از فعالان صنعت کشتي سازي در بندر عباس مي گويد: بارها شده است که به مشتريان قول ارائه خدمات به موقع و ارزان قيمت داده ايم ولي در مقايسه با آن سوي آب به دليل بوروکراسي، مقررات و مطالبات متنوع هزينه مضاعفي روي دست کشتي داران گذاشته ايم. وي با ذکر يک نمونه مي گويد: به يک مشتري قول داديم که موتور کشتي را در ايران با قيمت و زمان کمتري تعمير کنيم و آن ها هم به ما اعتماد کردند ولي ما براي واردات يک موتور کشتي از امارات علاوه بر ۴ درصد هزينه اي که دولت امارات دريافت مي کند بايد بابت انبار داري در امارات، سود دلال يا بازرگان، حمل به ايران، اخذ مجوز وزارت صنايع، ترخيص گمرک، تهيه کارت بازرگاني و هزينه هاي جانبي متحمل هزينه شويم. از طرفي با ورود محموله به اسکله در فلان منطقه آزاد بايد 1.5 درصد هزينه براي منطقه و براي رسيدن محموله از اسکله تا کارخانه که يک ساعت فاصله دارد معادل کرايه حمل از بندرعباس تا اصفهان را بپردازيم. در محل تخليه موتورها هم چون ليفتراک يا جرثقيل مناسب نيست بايد جرثقيل ۲۰ تني پيدا کني که براي ۴ ساعت حداقل ۶۰۰ هزار تومان هزينه دارد و ده ها مشکل ديگر. حتي در مرحله تصفيه حساب هم ۴درصد ارزش افزوده و ۷ تا ۸ درصد حق بيمه تأمين اجتماعي در کنار ۲۲ درصد سود تسهيلات بايد حساب شود.

او مي گويد: متأسفانه صنعت کشتي سازي ما در منجلاب قوانين من در آوردي مکتوب و غيرمکتوب غرق شده و به اين ترتيب يک تعويض موتور در داخل ۸۰ درصد گران تر از امارات براي مشتري داخلي تمام مي شود.

اين فعال صنعت کشتي سازي مي گويد: در سال جهاد اقتصادي متأسفانه بي مهري به اين امکان با ارزش در کشور تداوم يافت و اگر نگاه دولت تغيير نکند چاره اي جز واگذاري توليد انواع کشتي ها را به رقبا نخواهيم داشت.

کمبود سفارش

هزينه بالاي ساخت کشتي هاي بزرگ در کشور سبب کاهش يافتن ميزان سفارش ساخت به کشتي سازان مطرح کشور شده است. کارشناسان بالا بودن هزينه هاي ساخت و راه اندازي کشتي ها در داخل را دليل رغبت شرکت هاي کشتي راني به خريد و اجاره کشتي هاي خارجي مي دانند و براي حفظ بازار ساخت و تعميرات کشتي ها در کشور حمايت هاي بيش از پيش دولت را خواستارند.

بر اساس تازه ترين خبرها شرکت بحر گسترش مهم ترين زير مجموعه ايزوايکو در بخش ساخت کشتي به دليل کمبود سفارش هاي ساخت کشتي، بخشي از ظرفيت و نيروهاي خود را به پروژه هاي فراساحلي اختصاص داده است و در حال حاضر ساخت بخشي از سفارش هاي جکت و ديگر سازه هاي دريايي در بخش کشتي سازي ايزوايکو انجام مي شود. اين شرکت که سازنده کشتي هاي بزرگ و متوسط است در حال حاضر در حوزه هايي چون ساخت سازه کشتي فاقد سفارش هاي لازم در حد ظرفيت هاي اين مجموعه است.

مهندس «حسن رضا صفري» مديرعامل موسسه رده بندي ايرانيان نيز با تأييد نبود سفارش کشتي سازي مي گويد: اين صنعت متأسفانه دوران رکود را مي گذراند و آن قدر ظرفيت خالي وجود دارد که برخي کارخانه ها در آستانه تعطيلي است.

او مي افزايد: در حالي که چندين شرکت بزرگ کشتي سازي ما دولتي هستند ولي آن ها هم مشکلات کاري و مالي دارند پس مشکلات اين صنعت چه در بخش خصوصي و چه دولتي به کمبود يا نبود منابع مالي قابل اتکا بر مي گردد. در حالي که ۶۰ تا ۷۰درصد هزينه هاي کشتي سازي صنعت پيراموني آن در بخش قطعات و تجهيزات مصرفي است و ۳۰ تا ۴۰ درصد به مونتاژکاري و فعاليت هاي کارخانه کشتي سازي مربوط مي شود لذا اول بايد منابع مالي براي تأمين اقلام تأمين شود و اگر اين منابع به موقع تزريق نشود ساخت کشتي انجام نخواهد شد.

لزوم برنامه ريزي

يکي از نيازهاي اساسي براي تقويت صنعت کشتي سازي و حفظ بازار تعمير و ساخت کشتي در ايران برنامه ريزي و داشتن هدف مشخص است.

دکتر «محمدرضا خدمتي» رئيس دانشکده مهندسي دريا در دانشگاه صنعتي اميرکبير که تمايلي به طرح مشکلات صنعت کشتي سازي ندارد درباره لزوم برنامه ريزي در اين بخش مي گويد: کشورهاي ديگر از جمله ژاپن در ابتداي شروع به ساخت کشتي قادر نبودند انواع کشتي ها را با کيفيت مطلوب بسازند و حتي با مشکلاتي روبه رو بودند ولي توانستند با داشتن هدف و برنامه اي منسجم مشکلات را رفع کنند و به پيشرفت هاي بزرگي در اين صنعت دست يابند.

وي با تاکيد بر اين که ما بايد با ديد ملي به موضوع ساخت کشتي نگاه کنيم مي افزايد: بايد از توانمندي هاي موجود کشور استفاده کنيم، کشور ما داراي هزاران کيلومتر مرز آبي است که نياز به کشتي براي حمل و نقل دريايي وجود دارد.

وي با طرح اين سوال که «چرا ما بايد کمتر از کشورهاي حوزه خليج فارس و عمان باشيم؟» مي گويد: آن ها از نظر ساخت کشتي پيشرفت کرده اند و اگر ما هم به دانش آموختگان خود اطمينان پيدا کرده و مشکلات سيستم مديريتي را رفع کنيم کارخانجات کشتي سازي ما هم رونق پيدا خواهد کرد. به گفته او کشورهاي خارجي برنامه هاي استراتژيک زيادي در خصوص کشتي سازي طراحي کرده اند و با توجه به فعاليت دانشگاه ها و انجام فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي در دانشکده مهندسي دريا کشور ما هم مي تواند در صنعت کشتي سازي حرف هايي را براي گفتن داشته باشد.

بعد از تحويل کشتي «ايران- اراک» از سوي ايزوايکو در حال حاضر کشتي کانتينربر «ايران -شهرکرد» نيز آماده تحويل است که صرفا به دليل حضور نداشتن نمايندگان برخي شرکت هاي تامين تجهيزات خارجي، راه اندازي آن دچار تاخير شده است.

دکتر «محمد شفيعي رودسري» قائم مقام اين شرکت با اشاره به در حال ساخت بودن کشتي کانتينربر «ايران- کاشان» و کشتي حمل فرآورده هاي نفتي ۳۵هزار تني «ايران - فهيم»، از اتمام مراحل ساخت يک فروند بارج ۱۵هزار تني خبر داده و مي افزايد: يک فروند کشتي جمع آوري آلودگي نفتي نيز به سفارش بخش خصوصي در حال ساخت داريم.

اين مسئول مي گويد: قيمت تمام شده کشتي در هيچ جاي ايران با قيمت هاي کره و چين قابل رقابت نيست و ايزوايکو هم نمي تواند تفاوت منابع مالي ساخت کشتي ها را تامين کند. به گفته وي مادامي که بحث قيمت تمام شده با قيمت فروش محصول تطبيق پيدا نکند مشکلات براي ساخت کشتي در داخل ادامه خواهد داشت.

وي با اعلام اين که «اين بحث از مدت ها قبل به مسئولان منتقل شده است» مي افزايد: با وجود پي گيري و اقدامات انجام شده، هنوز نتيجه ملموسي را شاهد نيستيم.

«شفيعي رودسري» با بيان اين که در صنايع دريايي نظرهاي خوبي مطرح شده اما عينيت پيدا نکرده است خاطرنشان مي کند: تصويب قانون توسعه و حمايت از صنايع دريايي و تعريف صندوق حمايت از اين صنعت از جمله اين اقدامات بود اما نه قانون خروجي داشته و نه بودجه اي براي صندوق تعريف شده است.

چشم به حمايت دولت

فعالان صنعت ساخت و تعمير کشتي که ظرفيت يک ميليارد دلاري براي آن متصور هستند حمايت دولت و نگاه ويژه را تنها راه نجات کشتي سازي ايران مي دانند.

مهندس «صفري» مديرعامل موسسه رده بندي ايرانيان که وظيفه نظارت و کنترل و تاييد کيفي محصولات دريايي و کشتي ها را عهده دار است به خراسان مي گويد: در کشورهايي چون ژاپن، کره و چين مراکز کشتي سازي محورتوسعه صنايع دريايي است ولي در کشور ما هنوز در بين دولتمردان و سياست گذاران اين مهم به باور و اعتقاد تبديل نشده است که بايد طرح هاي توسعه اي ما دريامحور باشد، صنعت خودروسازي را توسعه مي دهند اما از کشتي سازي که توسعه صنايع جانبي آن فراتر از خود صنعت کشتي سازي است و به مراتب مي تواند تاثيرگذارتر عمل کند، غفلت کرده اند.

وي يکي از دغدغه هاي موجود در صنعت کشتي سازي را تشکيل نشدن شوراي عالي صنايع دريايي و صندوق توسعه و حمايت با گذشت ۳ سال از مصوب شدن آن اعلام مي کند و مي گويد: بر اساس قانون مي بايست شوراي عالي صنايع دريايي تشکيل مي شد که تا به حال خبري نشده و اميدواريم با توجه به ادغام وزارت خانه هاي صنايع و معادن و بازرگاني تکليف شوراي عالي صنايع دريايي هم روشن شود.

يکي ديگر از مواردي که در قانون توسعه و حمايت از صنايع دريايي پيش بيني شده بود تأسيس صندوق توسعه و حمايت از اين بخش بود که هنوز بعد از ۳ سال اقدام موثري انجام نداده و منابع آن تأمين نشده است.

دکتر «محمد سعيد سيف» رئيس هيئت مديره انجمن صنايع دريايي ايران نيز مي گويد: يکي از مهم ترين بندهاي اين قانون تشکيل جلسه شوراي عالي صنايع دريايي با حضور رئيس جمهوري و يا معاون اول ايشان است که متأسفانه با گذشت ۳ سال از ابلاغ اين قانون حتي يک جلسه هم تشکيل نشده و وزارت خانه هم از ابزار موجود براي حمايت از صنايع دريايي استفاده نمي کند.

رئيس هيئت مديره انجمن مهندسي دريايي ايران با اشاره به تلاش هاي اين انجمن طي۱۳ سال گذشته براي توسعه صنايع دريايي کشور مي گويد: بعد از ۱۰ سال تلاش هاي انجمن مهندسي دريايي ايران، جامعه دريايي و وزارت صنايع قانون توسعه و حمايت از صنايع دريايي تصويب شد اما با گذشت ۳ سال از تصويب و ابلاغ اين قانون هنوز بسياري از بندهاي آن اجرايي نشده است.

مديرعامل مرکز توسعه فناوري هاي صنايع دريايي ايران با بيان اين که يکي از مهم ترين صنايعي که به عنوان مقوله تاثيرگذار در حوزه هاي امنيتي، اشتغال زايي و توسعه نوسازي ناوگان دريايي کشور وجود دارد صنايع دريايي و کشتي سازي است، مي گويد: اين صنعت از حمايت هاي لازم دولت برخوردار نيست در حالي که در صنعت خودرو به محض بروز کمترين مشکل شاهد حمايت هاي گسترده مالي و حقوقي وزارت صنعت، معدن و تجارت و دولت هستيم.

وي با اشاره به توسعه توان داخلي در حوزه صنايع فراساحلي طي ۱۰ سال گذشته مي افزايد: تاکيد ما بر رونق صنعت کشتي سازي به معناي فشار بر کارفرمايان و شرکت هاي کشتي راني نيست، بلکه از دولت توقع داريم همان طور که چين، ژاپن و کره با ارائه تسهيلات ساخت کشتي به کشتي سازي هاي خود از صنعت خود حمايت مي کنند چنين حمايتي را در داخل صورت دهند نه اين که کشتي راني ها را وادار کنند که با سفارش به داخل کالايي گران تر را بخرند.

دکتر «محمد شفيعي رودسري» قائم مقام مديرعامل مجتمع کشتي سازي ايزوايکو نيز تاييد مي کند که آن چنان که بايد و شايد صنعت کشتي سازي به عنوان يک صنعت مادر و استراتژيک مورد حمايت نبوده و همواره با مشکلات عديده اي دست به گريبان بوده است.

وي با ابراز خرسندي از ادغام وزارت خانه هاي صنايع و بازرگاني مي افزايد: فرصت مناسبي براي رشد اين صنعت فراهم شده و همگرايي در تصميمات و نگاه ويژه دولت و وزير مربوطه آينده روشن تري براي اين صنعت راهبردي به ارمغان خواهد آورد.

اگر چه «سيدمجيد هدايت» مديرعامل سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران از طرح هاي تازه «ايدرو» براي رونق کشتي سازي خبر داده و اعلام کرده بود که «در صورت نتيجه بخش بودن مذاکرات، سفارش بزرگي براي ساخت ۵۰تا۶۰ شناور به ارزش هر فروند ۳تا3.5 ميليارد تومان به کشتي سازي هاي داخلي خواهد شد که در اين صورت صنعت دريايي کشور تقويت مي شود» ولي فعالان اين صنعت بر رفع مشکلات ساختاري و برنامه ريزي جدي دولت تاکيد دارند و آماده ارائه خدمات براي حفظ ناوگان موجود و ساخت کشتي هاي بزرگ در کشور هستند.

چکيده گزارش

صنعت کشتي سازي در حوزه صنايع دريايي به عنوان يک صنعت مادر به دليل برخي بي توجهي ها در حالت رکود به سر مي برد و کارشناسان و فعالان اين صنعت نگران افول آن هستند.هزينه هاي سنگين، نبود حمايت هاي لازم، محقق نشدن وعده ها و باور نداشتن مسئولان و دولتمردان مهم ترين مشکلات اين بخش است. بازار ساخت و تعمير کشتي ايران که سالانه ظرفيت يک ميليارد دلاري دارد ۳ سال است چشم انتظار اجرايي شدن قانون حمايت و توسعه صنايع دريايي است اما دريغ از حتي تشکيل يک جلسه شوراي مالي صنايع دريايي!با وجود ظرفيت ها و نيروهاي متخصص و فارغ التحصيلان ورزيده متأسفانه تنگناهاي موجود سد راه توسعه اين صنعت اشتغال زا و موثر شده است و تا ديدگاه مسئولان نسبت به اين صنعت تغيير نکند و حمايت ها از مرحله حرف وارد مرحله عمل نشود اميدي به احياي اين صنعت و روشن شدن چراغ کم سوي کشتي سازي نيست.


افت آب های زیر زمینی ونشست زمین

 
 
فرو نشست زمین زلزله خاموش در 200 دشت کشور
 
 
خراسان - مورخ دوشنبه 1390/07/18 شماره انتشار 17953
 

  «سونامي سفره هاي زيرزميني در راه است». خبر کوتاه است اما نگران کننده. فرو نشست زمين در چندين شهر کشور به مرحله خطر نزديک شده است اما همچنان برداشت بي رويه از طريق چاه ها ادامه دارد و هنوز هم بهره وري ما در بخش آب کشاورزي پايين ترين در دنياست! تعجب نکنيد؛ «ايران رتبه سوم برداشت آب را از منابع زيرزميني در جهان دارد و نيمي از دشت هاي کشور ممنوعه و نيم ديگر هم با اضافه برداشت مواجه است.»

محققان مي گويند پس از يخچال ها، منابع آب زيرزميني دومين منبع آب شيرين موجود در جهان است و در نقاطي که آب هاي سطحي همانند درياچه ها و رودخانه ها وجود نداشته و يا غيرقابل استفاده باشند نيازهاي آبي توسط منابع زيرزميني برطرف مي شود.

معاون سازمان زمين شناسي و اکتشافات معدني با هشدار نسبت به پيشروي پديده فرو نشست زمين در بيش از ۲۰۰ دشت کشور خشکسالي و استفاده بي رويه از آب هاي زيرزميني را از عوامل ايجاد اين پديده مي داند.

معضل جهاني

حدود يک سوم جمعيت جهان وابسته به آب زيرزميني بوده و بيش از ۷۰ درصد منابع آب زيرزميني به مصرف کشاورزي مي رسد بنابراين توسعه کشاورزي و صنعت باعث افزايش برداشت از اين منابع شده و برداشت بي رويه از مخازن آب زيرزميني موجب شده که ميزان تغذيه آبخوان جواب گوي برداشت نباشد و سطح آب زيرزميني افت کند. افت سطح آب زيرزميني هم مشکلاتي همچون خشک شدن چاه هاي آب، کاهش دبي رودخانه و آب درياچه ها، تنزل کيفيت آب، افزايش هزينه پمپاژ و استحصال آب و نشست زمين را به دنبال دارد.

دکتر «مهدي سبزواري» کارشناس و محقق مسائل آب با اشاره به اين که کسري حجم مخزن آب زيرزميني جهان سالانه تا ۸۰۰ ميليارد مترمکعب است، مي افزايد: کشورهاي هند، چين، آمريکا، آفريقاي شمالي و يمن از جمله کشورهاي داراي کسري مخزن و افت سطح آب هاي زيرزميني هستند و برخي آمار نشان مي دهد که در شيکاگو، پاکستان، چين شمالي، يمن افت سطح آب ۲ تا ۳ متر است با اين حال ايران در شمار بحراني ترين کشورها قرار دارد.

گفته مي شود کل آبخوان کشور ظرفيت برداشت حدود ۷۰ ميليارد متر مکعب آب در سال را دارد که هم اکنون ۸ ميليارد مترمکعب بيش از حد متوسط برداشت مي شود.

علت افت منابع

برداشت بي رويه از سفره هاي زيرزميني دليل اصلي افت سطح آب است و کارشناسان نگران تداوم اين قصه تلخ هستند. هر روز مجوزهاي حفر چاه، تغيير و جابه جايي مکان و حتي کف شکني چاه ها آن هم در دشت هاي ممنوعه و بحراني صادر مي شود و باز هم همه از مدير و مسئول گرفته تا کشاورز و روستايي ابراز تأسف مي کنند و سري به نشانه نگراني تکان مي دهند.

يک مدرس دانشگاه درباره علت بالا بودن ميزان کسري مخزن در دشت هاي آبي کشور به خراسان مي گويد: بر اساس مطالعات انجام شده بيش از ۹۰ درصد از آب هاي زيرزميني در بخش کشاورزي مصرف مي شود و در اين بخش با توجه به خشکسالي هاي پياپي و افزايش سطح زير کشت و توليدات کشاورزي شاهد فشار مضاعف بر اين مخازن هستيم و سطح آب هاي زيرزميني روز به روز پايين تر رفته و تراز دشت ها منفي مي شود.

«حسين ابراهيمي» مي افزايد: صدور مجوزهاي بي رويه طي دهه هاي گذشته براي حفر چاه هاي عميق و نيمه عميق، کاهش نزولات جوي و خشکسالي هاي مداوم که در برخي نقاط کشور وارد چهاردهمين سال شده است از ديگر دلايل افت سطح سفره هاي زيرزميني است.

آمار نگران کننده

آمارها حکايت از وجود بيش از صد هزار حلقه چاه غيرمجاز با برداشت سالانه ۵ ميليارد متر مکعب آب در دشت هاي کشور دارد. از طرفي کسري مخزن در سطح سفره هاي کشور نيز سالانه ۸ ميليارد مترمکعب است. آن هم درست در شرايطي که مقدار متوسط بارش کشور در سال آبي گذشته (مهر۸۹ تا پايان شهريور۹۰) ۱۹۶ ميلي متر گزارش شده که نسبت به ميانگين دوره مشابه ۴۰ ساله ۲۱درصد کاهش دارد.

در همين سال با وجود اين همه دغدغه باز هم برابر اعلام معاونت حفاظت و بهره برداري شرکت مديريت منابع آب ايران ۳ هزار و ۸۴۱ مجوز حفر چاه براي آب شرب، جابه جايي چاه هاي کشاورزي و کف شکني آن ها صادر و از اين محل ۳۱۳ ميليون مترمکعب آب استحصال شده است.

خراسان رضوي؛ بحراني ترين استان

کارشناسان ادعا مي کنند که اگر چه افت سطح آب زيرزميني يک معضل جهاني است ولي ايران در بحراني ترين شرايط قرار دارد.

مهندس «محمدزاده لاري» معاون حفاظت و بهره برداري منابع آب شرکت آب منطقه اي خراسان رضوي با تاييد اين موضوع به خراسان مي گويد: در کشورهاي در حال توسعه ايران سرآمد همه کشورها در کسري مخزن و بحران آب هاي زيرزميني است و حتي با هيچ يک از کشورهاي در حال توسعه قابل مقايسه نيست!

وي مي افزايد: ايران بحراني ترين نقطه در تمام دنياست و استان خراسان رضوي هم با ۳۰ درصد اضافه تر از دومين استان داراي کسري مخزن، رتبه اول در اضافه برداشت از سفره هاي زيرزميني را دارد.

وي با اشاره به اين که از حدود ۶ ميليارد مترمکعب بهره برداري آب از سفره هاي زيرزميني اين استان يک ميليارد مترمکعب کسري مخزن است مي افزايد: اين مهم به معناي آن است که ما هر ساله يک ميليارد مترمکعب اضافه تر از مخازن برداشت مي کنيم و همين اضافه برداشت سبب تخليه آب بين ذرات خاک و آبرفت ها شده و به مرور با نشست آبرفت و تراکم لايه هاي زيرزميني شاهد نشست زمين هستيم.

«محمدزاده لاري» مي افزايد: نشست که در سطح زمين با ترک نمايان مي شود مي تواند عواقب خطرناکي را براي خطوط انتقال گاز و آب، سازه هاي مختلف و حساس و نيروگاه ها داشته باشد.

معاون حفاظت و بهره برداري آب منطقه اي خراسان رضوي مي گويد: دشت هاي مشهد، فيض آباد، رخ، کاشمر، بردسکن، جوين، تربت جام و فريمان از جمله بحراني ترين دشت هاي استان هستند که در سال بيش از يک متر افت سطح آب دارند.

اين کارشناس پيامد تداوم برداشت بي رويه از مخازن زيرزميني را تبديل آبخوان دشت ها به آبخوان مرده و شور شدن آب مي داند و مي افزايد: با اين شرايط طي ۲۰ سال آينده ديگر آبي براي برداشت در دشت هاي استان نخواهيم داشت.

«محمدزاده لاري» با اعلام اين که خيلي از نشست ها به دليل متقارن بودن با سطح زمين ديده نمي شود، مي افزايد: نشست زمين در دشت هاي «نيشابور، مشهد، فيض آباد، کاشمر و رخ» مشاهده شده و در اين دشت ها چون نشست نامتقارن روي سطح زمين اتفاق افتاده به وضوح قابل مشاهده است.

افت سطح آب در دشت ها

با اين حال معاون حفاظت و بهره برداري آب منطقه اي استان فارس از افت ۱۰متري آب در ۴۲ دشت اين استان خبر مي دهد و مي افزايد: پايش آب در ۹۳ دشت اصلي استان فارس در سال آبي گذشته نشان مي دهد ميانگين افت آب در ۵۱ دشت يک متر بوده است.

مديرکل منابع طبيعي و آبخيزداري چهار محال و بختياري نيز افت آب سفره هاي زيرزميني در دشت سفيد دشت اين استان را ۲۰متر و در دشت هاي خان ميرزا و مال خليفه به ترتيب ۱۲ و ۱۱متر اعلام کرده است.

«جمشيد چراغچي» کارشناس آب هاي زيرزميني نيز به خبرگزاري مهر مي گويد: سال ۶۳ براي رسيدن به آب در منطقه يافت آباد تهران بايد ۳۲متر زمين را حفر مي کرديم امسال در حال حاضر براي رسيدن به آب در همان منطقه بايد ۹۰متر زمين را بکنيم، يعني سفره آب زيرزميني در اين منطقه در طول ۲۵ سال حدود ۶۰متر افت کرده است.

او با اشاره به گزارش کار منفي آب هاي زيرزميني کشور مي گويد: امروز ميزان برداشت آب از سفره هاي آب زيرزميني در اکثر دشت هاي کشور بيش از مقدار تزريق آب به آن هاست که اين امر معضلات بسياري براي منابع ملي کشور به وجود مي آورد.

فرونشست چيست؟

نشست يا فرونشستن زمين پديده اي است که در اثر خالي شدن آب بافت هاي متراکم و لايه هاي زيرين سطح زمين رخ مي دهد و در اثر آن سطح زمين به صورت تدريجي و در برخي موارد به طور ناگهاني فرو مي نشيند. به گفته کارشناسان اين نشست باعث ايجاد ترک و شکاف هايي در زمين شده و باعث تاثير روي الگوي جريان هاي زيرزميني و سطحي، تغيير کيفيت آب هاي زيرزميني، تغيير شکل سطح زمين، سيل خيزي مناطق و... مي شود.

«غفوري» مدرس گروه زمين شناسي دانشگاه فردوسي مشهد يکي از مشکلات مهم در ارتباط با برداشت بي رويه آب از سفره هاي آب زيرزميني را افت سطح آب و متراکم شدن لايه ها و رسوبات مي داند و مي گويد: اين پديده باعث نشست سطح زمين به صورت ناگهاني در سفره هاي ماسه اي و يا به صورت تدريجي در سفره هاي رسي مي شود. به گفته وي اين امر به صورت بالقوه مي تواند باعث مشکلاتي مانند ايجاد درز و شکاف در سطح زمين، تخريب ابنيه و راه ها، لوله زايي و بالا آمدن لوله هاي آب از سطح زمين، تغيير شيب رودخانه ها و جاده ها، فرو رفتن تدريجي دکل ها و سازه ها، ريزش جداره چاه ها، تغيير شيب زمين و افزايش سيل خيزي مناطق شود.

مهندس «محمد درويش» عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات سازمان جنگل ها و مراتع، فرو نشست زمين را آخرين مرحله از بيابان زايي مي داند که حتي با حذف عامل مخرب و احياي اکو سيستم هم به وضعيت سابق برنمي گردد چرا که ديگر سفره اي وجود ندارد و آب خوان ها توانايي آب گيري را از دست داده است.

زلزله خاموش

با اين حال مي توان از افت آب در سفره هاي زيرزميني و فرونشست زمين به عنوان يک زلزله خاموش ياد کرد.

«جمشيد چراغچي» کارشناس آب هاي زيرزميني هم خسارت ناشي از فرو نشست زمين در اثر افت سطح آب هاي زيرزميني را معادل خسارت زلزله مي داند و اعلام مي کند در اثر برداشت بي رويه آب هاي زيرزميني، دشت تهران سالانه ۱۷سانتي متر فرو نشست دارد که اين مسئله براي تهران يک فاجعه است.

وي در گفت وگو با خبرگزاري مهر يادآور مي شود که در حال حاضر در مکزيکوسيتي فرو نشست زمين از تمام شهرهاي دنيا بيشتر است و عوارض آن که مانند زلزله منجر به ترک خوردن و تخريب بناها مي شود گريبان گير مردم است.

با اين تفاصيل «محمد درويش» کارشناس ارشد محيط زيست و عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور به تازگي اعلام کرده است: در حال حاضر افت سطح آب هاي زيرزميني به حدي رسيده است که ۷شهر کشور با نابودي سفره هاي زيرزميني و فرونشست زمين مواجه شده است.

به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي توسعه بي رويه کشاورزي به همراه سيستم هاي آبياري سنتي و غيرمتناسب با اقليم کشور باعث شده مناطقي چون معين آباد دشت ورامين در جنوب تهران، دشت شهريار، دشت توس در خراسان رضوي، رفسنجان در کرمان، قهاوند و کبودرآهنگ در همدان، آبيگلو در اردبيل و مناطقي در شرق استان اصفهان و استان فارس با فرونشست زمين مواجه شوند.به گفته وي جداي از اين شهرها، ديگر دشت ها نيز با فرآيند و خطر نشست زمين مواجه هستند و بزرگ ترين فروچاله خاورميانه هم در کبودرآهنگ همدان شکل گرفته است که سازه و نيروگاه شهيد مفتح را تهديد مي کند.

ابلاغيه رهبري

بند ۸ سياست هاي کلي اصلاح الگوي مصرف که توسط مقام معظم رهبري در سال۸۹ ابلاغ شد نيز تعادل بخشي به منابع و مصارف آب بود.

معظم له در اين ابلاغيه تصريح کرده بودند «تدوين و اجراي برنامه هاي عملياتي مناسب براي ايجاد تعادل بين منابع و مصارف آب به ويژه در سفره هاي زيرزميني داراي تراز منفي».

اما تدابير متوليان در اين راستا چه بود و تا چه حد موفقيت آميز بوده است؟

مهندس «سياري» معاون طرح و توسعه شرکت مديريت منابع آب ايران به خراسان مي گويد: در حال حاضر به علت برداشت بي رويه از منابع آب زيرزميني سطح تراز آب در بسياري از آبخوان هاي کشور دچار افت شديد شده و ترازنامه آب زيرزميني در بسياري از دشت هاي کشور منفي و بحراني است.

به گفته وي در کنار توسعه سدها به عنوان يکي از راه هاي تامين آب همکاران ما در واحدهاي تابعه وزارت نيرو به دنبال کنترل آب هاي مرزي، محدود کردن صدور مجوزهاي حفر چاه حتي در دشت هاي آزاد، اجراي شبکه هاي آبياري و رعايت حقابه ها هستند و نصب کنتورهاي هوشمند بر روي چاه موتورها و جلوگيري از اضافه برداشت آب در سراسر کشور آغاز شده است.

وي با تشريح ۱۲برنامه در رابطه با اصلاح الگوي مصرف و جلوگيري از هدررفت آب و حفظ منابع مهم ترين آن ها را توجه به ارزش ذاتي آب مي داند.

اين مسئول با اشاره به اين که حدود ۹۰درصد آب استحصالي در بخش کشاورزي مصرف مي شود بر اجراي طرح هاي کنترلي اعم از ارائه الگوي کشت، توسعه آبياري تحت فشار و افزايش راندمان آبياري در بخش کشاورزي با همکاري مسئولان حوزه جهاد کشاورزي تاکيد مي کند.

اما «يک دست صدا ندارد» اين امر مهم اقدامي ملي نياز دارد.

رهايي از اين بحران امکان پذير نخواهد بود مگر با برنامه ريزي صحيح و اعمال روش هاي مديريتي در بهره برداري صحيح از آب موجود. در اين راه نه تنها دست اندرکاران صنعت آب کشور بلکه ساير وزارت خانه ها به ويژه جهاد کشاورزي و حتي همه مردم و کشاورزان سخت کوش بايد بسيج شوند تا بتوان افت آب هاي زيرزميني را کنترل و اين هديه الهي را براي نسل هاي آينده نيز حفظ کرد.

چکيده گزارش

افت سطح آب هاي زيرزميني اگرچه يک مشکل جهاني است ولي به دليل بالا بودن اين بحران در کشورمان بسياري از دشت هاي کشور با پديده نشست زمين مواجه شده و فروچاله ها حيات دشت ها را تهديد مي کند. آمارها حکايت از وجود بيش از ۱۰۰ هزار چاه غيرمجاز با برداشت سالانه ۵ ميليارد مترمکعب آب از سفره هاي زيرزميني در کشور دارد و از طرفي متوازن نبودن تغذيه و برداشت و خشکسالي هاي متوالي نيز فشار مضاعفي را بر مخازن وارد مي کند و اکنون با تراز منفي آب در اکثر دشت هاي کشور روبه رو هستيم. اگرچه بر اساس بند ۸ سياست هاي کلي اصلاح الگوي مصرف که از سوي رهبر معظم انقلاب اعلام شد بايد فکري به حال تعادل بخشي سفره ها مي شد اما هنوز برنامه هاي عملياتي به نتيجه مطلوب نرسيده است.از آن جا که تداوم اين بحران و شدت گرفتن افت آب هاي زيرزميني به فرو نشست دشت ها منجر مي شود کارشناسان اين تهديد را جدي و خسارت آن را معادل «زمين لرزه» مي دانند پس براي کاهش خسارت ها و پيامدهاي آن بايد چاره اي انديشيد چرا که فردا دير است!

جاي خالي «مديريت زائر» در پايتخت معنوي ايران

 
۲۵ مشکل اصلي پيش روي زائران در مشهد
 
 
خراسان - مورخ چهارشنبه 1390/07/13 شماره انتشار 17949
 

دهه کرامت است و ايام ولادت هشتمين امام رئوف، امامي که مضجع شريفش در ايران و آن هم در مشهد اين شهر و ديار را حال وهوايي معنوي بخشيده است و انبوهي از مردم گنبد و بارگاه حضرتش را از روي شوق و ارادت طواف مي کنند.

زائران حرم رضوي و مسافران تابستاني مشهد از ضعف خدمات رساني در اين کلان شهر گلايه ها دارند و از مقوله مهمي چون جاي خالي «مديريت زائر» سخن به ميان مي آورند.

اسکان دغدغه اساسي

اسکان زائران و مسافران در مشهد يکي از دغدغه هاي اساسي است. در سال هاي اخير با افزايش هزينه ها و مشکلات اقتصادي خانوارها شاهد گسترش پديده «چادرخوابي» مسافران و انجام سفرهاي ارزان قيمت با خودروهاي شخصي هستيم و بخش اعظم مسافران و زائران مشهد نيز در فصل تابستان هموطناني هستند که از سراسر کشور با خودروي شخصي عازم اين ديار شده اند.

«کوهستاني» زائر کرماني که به اتفاق اعضاي خانواده اش با خودروي شخصي به مشهد سفر کرده است مي گويد: در بدو ورود به مشهد به مسافرخانه هاي اطراف حرم سرزديم تا مکان مناسب و داراي پارکينگ پيدا کنيم ولي قيمت اسکان در مسافرخانه هاي فرسوده و محقر خيلي بالا بود ضمن اين که مجبور بوديم خودروي خود را هم در کنار کوچه و خرابه هاي اطراف رها کنيم لذا ترجيح دادم که به پارک جنگلي طرق و محل اسکان زائران مراجعه کنم.

وي با تقدير از تلاش هاي انجام شده توسط شهرداري مشهد در تجهيز اين مکان و ايجاد امکانات اقامتي مناسب براي مسافران مي گويد: يکي از مشکلات جدي زائران در مشهد نبود امکانات اقامتي ارزان قيمت و مناسب در اطراف حرم مطهر رضوي است. اگر شرايط اسکان و اقامت در اطراف حرم فراهم شود ترافيک درهسته مرکزي شهر و نگراني از پارک خودرو و مشکلات بعدي نيز برطرف خواهد شد. اين در حالي است که از مطالبات مقام معظم رهبري نيز که به استاندار خراسان رضوي توصيه کردند ساخت اقامتگاه هاي ارزان قيمت براي زائران کم درآمد است و بايد وارد فاز اجرايي شود.

ترافيک کلافه کننده

يکي از بارزترين مشکلات زائران و مسافران و حتي خود مجاوران حرم مطهر رضوي در مشهد ترافيک سنگين، يک طرفه شدن خيابان ها، اتلاف وقت در تقاطع ها و مهم تر از همه محدود بودن فضاي پارکينگ در هسته مرکزي اين کلان شهر است.

تابستان امسال اگرچه طرح محدوديت ترافيکي در مشهد اجرا نشد ولي ماموران راهنمايي ورانندگي براي کاهش بار ترافيکي زيرگذر حرم و معابر اطراف آن ناچار به اعمال محدوديت هايي بودند که تبعاتي کمتر از اجراي طرح ترافيک نداشت.

«عليرضا صمدي» زائر فرهنگي که از شيراز به مشهد آمده به خراسان مي گويد: متاسفانه در شهر مشهد ترافيک سنگين و خسته کننده خستگي سفر را دوچندان مي کند و هر سال اين معضل شديدتر مي شود به گفته وي گويا مسئولان هم ابتکار عملي ندارند چرا که هر سال گره ترافيک در مشهد کورتر مي شود و کار به جايي رسيده است که ديگر خيلي از زائران ترجيح مي دهند در نقاط دورتر از حرم محل اسکان و اتراق انتخاب کنند.

يک زائر اردبيلي هم که در پارک باباقدرت در بولوار فرودگاه اسکان يافته است مي گويد: مشهد مقدس مشتاقان زيادي براي سفر دارد ولي در سال هاي اخير کم توجهي به نيازهاي زائران و ترافيک خسته کننده اطراف حرم از شمار زائران کاسته و مدت اقامت آن ها نيز کم شده است. وي با اعلام اين که اگرچه با خودرو شخصي به مشهد آمده ايم ولي امکان استفاده از آن براي تشرف به حرم را نداريم مي افزايد: محدود شدن اسکان زائران چادرخواب به بوستان هاي دوردست و خارج از محدوده حرم مشکلات زيادي را براي مسافران فراهم کرده است.

برخورد نامناسب تاکسي رانان

اما يکي ديگر از نارضايتي هاي مسافران در مشهد سودجويي و برخوردهاي نامناسب تاکسي رانان است. بسياري از مسافران از نحوه محاسبه و اخذ کرايه و خاموش بودن تاکسي مترها و به عبارتي سليقه اي عمل کردن تاکسي رانان در مشهد گلايه دارند.

يک زائر که با تاکسي از پايانه مسافربري مشهد به مقصد خود در خيابان طبرسي آمده است مي گويد: در پايانه مسافربري به دليل همراه داشتن ساک و چمدان مجبور شدم از تاکسي هاي مستقر در محل استفاده کنم و وقتي فهميدم تاکسي  داراي دستگاه تاکسي متر است خوشحال شدم ولي راننده به بهانه خراب بودن آن را روشن نکرد و در مقصد از من تقاضاي ۳ هزارتومان کرايه کرد. وقتي اعتراض کردم گفت: «کرايه اش همين قدر است، تازه نيم ساعت هم در ترافيک بوده ام». اگر اين راننده تاکسي متر را روشن مي کرد فکر نمي کنم کرايه به ۲ هزار تومان مي رسيد.

نگاهي به آمار

نگاهي به آمار نشان مي دهد که در نيمه نخست سال جاري (فروردين تا شهريور) ۱۶ ميليون و ۶۰۴ هزارو ۶۳۰ نفر مسافر وارد مشهد مقدس شده اند.

«حسين نصاري» دبير ستاد تسهيلات و ساماندهي امور زائران در فرمانداري مشهد به خراسان مي گويد: ميزان ورود مسافران از طريق مبادي ورودي شهر مشهد در فصل تابستان سه ماه دوم (تير تا شهريور) ۹ ميليون و ۲۲۹ هزارو ۹۳۴ نفر بوده است که ۵۶ درصد کل مسافران ورودي به مشهد را در سال جاري شامل مي شود.

به گفته وي طي نيمه نخست سال ۹۰ از طريق پايانه مسافربري ۴ ميليون و ۱۶ هزارو ۲۰۹ نفر، از طريق راه آهن ۲ ميليون و ۱۰۲ هزارو ۶۸۱ نفر، از طريق فرودگاه ۷۸۱ هزارو ۳۵۹ نفر و ۹ ميليون و ۷۰۴ هزارو ۳۸۱ نفر هم با وسايل نقليه شخصي وارد مشهد شده اند.

وي با اشاره به اسکان ۴ ميليون و ۹۷۲ هزارو ۲۸۴ مسافر در واحدهاي تحت پوشش و رسمي شامل هتل، هتل آپارتمان، مهمان پذير، واحد اقامتي شخصي مجاز، کمپ و پانسيون ها مي گويد: ظرفيت ۱۱۹ هزارو ۲۳۹ نفري هتل، هتل آپارتمان ها، مهمان پذيرها و منازل شخصي طي اين مدت ۱۰۰ درصد اشغال بوده است. به گفته «نصاري» در دوره بهره برداري تابستان ۹۰، ۳۱۶ هزارو ۸۳۸ نفر درکمپ هاي طرق و باباقدرت و ۶۰ هزارو ۳۵۲ نفر در مراکز اسکان جمهوري اسلامي و وحدت اسکان داشته اند.

25 مشکل اصلي از ۱۲۰ مشکل پيش روي زائران

«حسين نصاري» دبير ستاد تسهيلات و ساماندهي امور زائران فرمانداري مشهد و دبير کميته ساماندهي واحدهاي اقامتي غيرمجاز درباره مشکلات و نيازهاي زائران در مشهد مقدس به ما مي گويد:تمامي اداراتي که مرتبط با زائر هستند تلاش دارند تا خدمت رساني به زائران و مهمانان عزيز حضرت علي بن موسي الرضا (ع) به استناد روايات را به نحو مطلوب انجام دهند. از انصاف نگذريم تلاش هاي فراواني صورت گرفته که ۸۰ درصد اين تلاش ها خارج از توان ادارات و ماموريت خاص آنان است اما عشق به امام رضا(ع) مايه دلگرمي و تلاش مضاعف تمام زحمت کشان است. او در عين حال مي گويد: از طرفي با تمامي اقدامات انجام شده شاهد خلاء بزرگي در ارائه خدمات مطلوب هستيم.

وي مي افزايد: طبق بررسي ها هر زائر از بدو ورود تا زمان خروج از مشهد با حدود ۱۲۰ مشکل و معضل روبه رو خواهد شد! که در اين گزارش به 25 مشکل اصلي اشاره شده است و اميد است با درايت شخص استاندار و ساير مسئولان اجرايي در قالب سيستم مديريت يکپارچه شهري شاهد تحول بزرگي در اين راستا باشيم.

او با تاکيد بر رفع اين کاستي ها و مشکلات فراروي ارائه خدمات مطلوب مي گويد: راهکارهاي پيشنهادي کوتاه و بلندمدت مبتني بر علم و تجربه فقط در ۲ مبحث اسکان و حمل ونقل را به مسئولان ارائه کرده ايم.

وي «اسکان» را از اصلي ترين معضلات مسافران شهر مقدس مشهد مي داند که با توجه به حضور کمرنگ متوليان اين امر منجر به فعاليت هاي متفرق و غيرمنسجم از سوي ادارات و قدرت يافتن واسطه ها شده است.

«نصاري» مي گويد: آمار دقيقي از اسکان مسافر در واحدهاي اقامتي شخصي غيرمجاز وجود ندارد با توجه به اين که ۷۰ درصد مسافران از قشرهاي متوسط و ضعيف هستند به ناچار به ويژه در زمان اوج در اين گونه منازل اسکان داده مي شوند، تخمين زده مي شود در حدود ۲۵۰۰ واحد غيرمجاز اسکان مسافر در شهر مشهد اقدام به پذيرش مي کنند که ۱۲۰۰ واحدشناسايي شده و نزديک به ۷۰۰ واحد ساماندهي شده است.

به گفته وي نياز به واحدهاي اقامتي شخصي در ايام اوج زائر مشهود است لذا ميراث فرهنگي در راستاي ساماندهي و نظارت بر اين گونه واحدها اقدام کند. طي تابستان صدور مجوز براي واحدهاي مناسب اسکان(شخصي) نيز متوقف شد و لذا به ناچار بدون مجوز اقدام به پذيرش مسافر مي کردند که در بسياري از موارد با پلمب واحد از سوي کميته ساماندهي مواجه شدند، بنابراين با توجه به لزوم استفاده از اين واحدها در زمان اوج مسافر و نظارت بهتر صدور مجوز مجدد آغاز شود. وي مي افزايد: رسيدگي به اين تخلفات واحدها نيز از طريق ميراث فرهنگي- اتحاديه مهمان پذيران و ستاد سامان دهي امور زائران مستقر در محدوده حرم به جهت امکان رسيدگي سريع با حضور نمايندگان فرمانداري- شهرداري ثامن- ميراث فرهنگي- اتحاديه مهمان پذيران و کارشناسان بهداشتي قابل رسيدگي است.

برخي از مشکلات مسافران در تابستان ۹۰

«نصاري» دبير ستاد تسهيلات و سامان دهي امور زائران فرمانداري مشهد مهم ترين مشکلات مسافران را در تابستان امسال شامل: واحدهاي مسکوني غيرمجاز فاقد نرخ، بهداشت نظارت و...، نبود مکان هاي مناسب اسکان ارزان قيمت، ترافيک شهري، ناآشنايي به شهر مشهد، نبود سيستم يکپارچه رزرواسيون مي داند و مي افزايد: حضور کمرنگ متوليان امر در مبادي ورودي و کاناليزه کردن اسکان مسافر که باعث قطع نياز مسافران به واسطه ها و دلالان خواهد بود. وي با اشاره به فعاليت زوارکش ها مي گويد: از ديگر مشکلات زائران، طرح سامان دهي اطراف حرم که با گذشت زماني طولاني بيش از ۳۰ درصد پيشرفت نداشته است، کمبود پارکينگ، کمبود تاکسي به ويژه در پايان نمازها، استفاده نکردن از تاکسي متر و تخلف از نرخ نامه، شلوغي خطوط واحد منتهي به حرم و مکان هاي تفريحي و تجاري، صف هاي طويل نان در روز و تعطيلي واحدها و کمبود بليت قطار که نظم سفر و برنامه ريزي خانواده ها را بسيار تحت تأثير قرار داده بود، مي باشد. به گفته وي خطوط ريلي به دليل حجم بالاي مسافر و افزايش ۲۰ درصدي سالانه مسافرت جواب گوي نياز متقاضيان نيست و به دليل امنيت و پايين بودن نرخ اکثر مسافران خواهان مسافرت با قطار مي باشند.

وي همچنين مشکل فروش بليت روزانه در تمامي آژانس هاي مسافرتي سطح شهر و دپوي مسافر در برابر مرکز فروش بليت رجا (بالاترين آمار ۸۰۰نفر در صف دريافت بليت برگشتي روز فروش)، گران فروشي و نظارت کمرنگ بر قيمت ها، عدم اعلام عمومي رسيدگي به شکايات زائران در بخش اسکان، حضور کمرنگ صدا و سيما در بخش زائران و مسائل و نحوه رسيدگي به مشکلات آنان، بي برنامگي متوليان گردشگري در تقسيم زمان سفر و عدم ارتقاي فرهنگ عمومي در قبال سفر و مسافر و در نهايت تکريم زائر حضرت علي بن موسي الرضا(ع) را ديگر مشکلات اين بخش مي داند و مي افزايد: رسيدگي به اين موضوعات و رفع آن ها مي تواند به افزايش حضور و ماندگاري زائران در مشهد منجر شود.

جاي خالي «مديريت زائر»

صاحب نظران و کارشناسان با اشاره به کاهش شمار زائران مشهد در سال هاي اخير و کم شدن زمان اقامت آنان مي گويند: نبود برنامه ريزي در حوزه مديريت زائر دليل اصلي اين مشکل است و به نظر مي رسد که با تدوين طرح جامع زيارت و تأمين زيرساخت هاي مناسب مي توان به اهداف سند چشم انداز شهر مشهد در افق ۱۴۰۴ دست يافت.

به گفته آنان اعتبارات تخصيص يافته به مشهد پاسخ گوي نيازها و مشکلات اين شهر نيست و از آن جا که بودجه و امکانات به اندازه ساکنان آن تعيين شده و مي شود لذا با افزايش جمعيت و حضور زائران خدمات رساني دچار مشکل مي شود.

اگرچه زيرساخت هاي شهر مشهد براي انبوه زائران طراحي نشده است ولي اعلام کلان شهر مشهد به عنوان پايتخت معنوي ايران و اختصاص رديف بودجه خاص زيارت در لايحه بودجه سنواتي کشور فرصت مغتنمي است که با تدوين طرح جامع و سند زيارت در مشهد حداقل براي ۱۰۰ سال آينده زائران برنامه ريزي شود.

البته مشکلات زائران در مشهد از بدو ورود در پايانه، فرودگاه، راه آهن و جاده ها تا مرحله اسکان، زيارت، خريد، تفريح، تردد و بازگشت شناسايي و آسيب شناسي شده است.

حجت الاسلام «حسن درويشيان» رئيس منطقه ۲ بازرسي کل کشور و مديرکل سازمان بازرسي خراسان رضوي از جمله پيشنهاد دهندگان «تهيه طرح جامع زيارت» براي سامان دادن به مقوله زائر و زيارت در مشهد مقدس بود که اوايل سال ۸۹ بر عزم ملي در اين راستا تأکيد کرده بود.

اما اينک بعد از حدود ۱۸ ماه پي گيري هاي او را به عنوان يک مسئول نظارتي در استان جويا مي شويم. وي مي گويد: پي گيري ها درباره موضوع زائر و زيارت در مشهد به نتايج خوبي رسيد و تأسيس يک معاونت خاص زيارت در استانداري خراسان رضوي هم مصوب شد ولي هنوز چارت آن تصويب نشده و پي گيري کرده ايم که سريع تر معاون مربوطه انتخاب شود.وي مي افزايد: يکي از طرح هاي ديگر هم انجام مطالعات جامع زيارت بود که اعتباراتي به آن اختصاص يافت و با نظارتي که ما داريم پيشرفت خوبي داشته و تقريبا تا ۲ ماه آينده نتيجه اصلي و کلي آن طرح مطالعاتي همراه با راهکارهايي اجرايي ارائه خواهد شد. در سال جاري هم اعتبارات خوبي در بودجه زيارت در نظر گرفته شده که ما در برنامه نظارتي خود نحوه هزينه کرد آن را دنبال خواهيم کرد.

کاهش زمان اقامت در مشهد

با آن که سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي بر توسعه گردشگري مذهبي در مسير مشهد، قم و شيراز متمرکز شده است و معاون گردشگري اين سازمان معتقد است که مدت طولاني اقامت گردشگران مذهبي مي تواند کم هزينه کردن آن ها را در بخش هاي گردشگري جبران کند ولي رئيس اتحاديه هتلداران خراسان رضوي از کاهش مدت زمان اقامت گردشگران در پايتخت معنوي ايران خبر مي دهد.

«محمد قانعي» مي گويد: در گذشته اي نه چندان دور زمان اقامت مسافران در مشهد حدود ۱۰ روز بود که اين مدت زمان در ۵ سال گذشته به ۵ روز و در حال حاضر به ۲ روز کاهش يافته است.

قانعي در خصوص دليل کاهش زمان اقامت مسافران در پايتخت معنوي کشورمان که مي تواند قطب گردشگري مذهبي نيز باشد مي گويد: «گردشگر علاوه بر بحث زيارت نيازمند امکانات سياحت نيز هست. بايد توجه داشت که گردشگري که به منظور زيارت آستان امام رضا(ع) به مشهد سفر مي کند اگر تنها بعد سفر او را بر زيارت قرار دهيم با همين کاهش زمان اقامت روبه رو خواهيم شد در حالي که اگر در کنار بحث زيارت، امکانات سياحت و رفاه حال گردشگران را فراهم آوريم خواهيم توانست مدت زمان اقامت را افزايش داده و به تبع آن درآمد بخش هاي وابسته به گردشگري را افزايش دهيم.»

چه بايد کرد؟

همان طور که کارشناسان معتقدند جذابيت هايي که مي تواند يک گردشگر يا مسافر را در مشهد ماندگار کند بسيار محدود است چرا که تنوع در امکانات و واحدهاي گردشگري اين شهر محدود است. در اين راستا مديريت زيارت و توجه به نيازهاي اساسي زائران در کنار رفع مشکلات و نواقص موجود الزامي است.

تحقق چنين اهدافي تنها زماني امکان پذير خواهد بود که بستر مناسب آن نيز فراهم باشد، و اکنون جاي «مديريت زائر» در سند چشم انداز مشهد به عنوان دومين کلان شهر مذهبي جهان و پايتخت معنوي ايران خالي است.

چکيده گزارش

تابستان فصل مسافرت ها و حضور انبوه زائران در مشهدالرضا به پايان آمد اما هنوز هم گره کور مشکلات زائران در اين کلان شهر پابرجاست. آمار حکايت از حضور ۹ ميليون زائر و مسافر طي ۳ ماه تابستان ۹۰ در مشهد دارد و البته آغاز ماه رمضان در دل تابستان نيز تا حدودي بر آمار سفرها تاثيرگذار بوده است.اگرچه به استناد سند چشم انداز ايران در افق ۱۴۰۴ براي استان خراسان رضوي به ويژه شهر مشهد بحث گردشگري مذهبي مورد تاکيد قرار گرفته است ولي هر ساله مشکلات تکراري رنج سفر را براي زائران و مسافران دوچندان مي کند. تاسيس معاونت امور زيارت در استانداري خراسان هنوز بلاتکليف است و اعتبارات زيارت هم بدون طرح و برنامه! «اسکان» دغدغه اساسي مسافران است و در کنار آن ترافيک سنگين و نبود پارکينگ کافي در اطراف حرم مطهر، گراني هتل ها و مراکز اقامتي، نبود نظارت بر قيمت ها و گران فروشي برخي اصناف، اجحاف برخي تاکسي رانان در حق زائران و محدوديت ناوگان حمل ونقل در زمان هاي خاص تعطيلات مهم ترين مشکلات مطرح شده از سوي زائران است.

سلام ترازو به نفع مشتري نيست!



گزارش خراسان از افزايش کم فروشي ها


خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1390/07/07 شماره انتشار 17944
«سلام ترازو به نفع مشتري»

يادش به خير، روزگاري در اين مرز وبوم فروشندگان مرام ويژه اي داشتند و هميشه «سلام ترازو به نفع مشتري» بود و کفه ترازو به نفع خريدار سنگيني مي کرد و خير و برکت در زندگي ها جاري و ساري بود.

اما امروزه برخي افراد اعم از فروشنده، توليدکننده و حتي پاچالدار نانوايي با سوء استفاده از موقعيت بازار، نحوه قيمت گذاري و تقاضاي مردم تلاش دارند تا با کم فروشي بخشي از ضرر و زيان خود را جبران کنند يا سودي به جيب بزنند.

کم فروشي برخي افراد موضوع جديدي در اقتصاد ايران نيست، موضوعي که همواره مورد اعتراض مصرف کنندگان بوده و کمتر نهاد و مسئولي موفق به مهار آن و يا حداقل کنترل موضوع شده است و البته مردم مدعي هستند که نحوه قيمت گذاري و نظارت بر توليد و عرضه متناسب بازار و اقتصاد جامعه امروزي نيست.

نان

آزادسازي قيمت نان به دنبال اجراي قانون هدفمندي يارانه ها و اعلام قيمت هاي متفاوت براي انواع نان مدتي است مشکلاتي را براي متصديان نانوايي ها به وجود آورده است و در اين ميان دود رند نبودن قيمت نان به چشم مصرف کنندگان مي رود.

مقابل يکي از نانوايي هاي شهر با مرد مسني که براي خريد نان مراجعه کرده است هم کلام مي شوم او که خود را «ناظري» معرفي مي کند، مي گويد: در گذشته وزن چونه هر نان مشخص بود و قيمت ها هم تقريبا رند بود ولي الان اگرچه وزن براي چونه نان اعلام شده ولي در کمتر نانوايي اين وزن رعايت مي شود از طرفي به دليل رند نبودن قيمت هر قرص نان برخي نانوايان از پرداخت بقيه وجه به دليل نبود پول خرد امتناع مي کنند و برخي هم با برش زدن نان به نوعي اين وجه را محاسبه مي کنند تا مديون نباشند.

وي مي گويد: الان در همين نانوايي هر قرص نان تنوري ۱۶۰ تومان است که اصلا وزن آن رعايت نمي شود و معمولا هر ۶ عدد آن که ۹۶۰ تومان قيمت دارد به قيمت هزار تومان در اختيار مشتريان قرار مي گيرد.

اين شهروند با گلايه از بي توجهي مسئولان و متصديان به حقوق مردم مي افزايد: کم فروشي با کم بودن وزن چونه خمير و يا تحويل نان کمتر در قبال وجوه دريافتي از مردم به بهانه نداشتن پول خرد نوعي تخلف محسوب مي شود که در دين مبين اسلام تقبيح شده و کسب درآمد از اين راه هم به نوعي بردن مال حرام بر سر سفره متصديان اين مشاغل است.

خانم «گوهري زاده» فرهنگي و مدير يک واحد آموزشي نيز در مقابل يک نانوايي سنگکي به خراسان مي گويد: الان نان سنگک با وزن چونه خمير ۴۷۵ گرم بايد به قيمت ۳۷۵ تومان عرضه شود ولي با همين وزن و با افزودن مقداري کنجد ۴۰۰تا ۵۰۰ تومان عرضه مي شود و ديده مي شود برخي نانوايي ها نه تنها وزن خمير را رعايت نمي کنند که بابت اضافه کردن کنجد هم مبالغي را دريافت مي کنند.

وي مي گويد: به نظر من اگر مسئولان قادر نيستند براي وزن و رند شدن قيمت هر قرص نان تدبيري اتخاذ کنند بهتر است فروش نان را به صورت کيلويي انجام دهند تا در حق مردم اجحاف نشود.

به گفته يک شهروند ديگر الان قيمت هر قرص نان سنگک معمولي ۳۷۵ تومان است ولي در نانوايي ها به دليل نبود پول خرد اين نان دانه اي ۴۰۰ تومان تحويل مشتري مي شود. يک محاسبه ساده نشان مي دهد متصدي اين خبازي بابت هر قرص نان ۲۵ تومان و در طول روز بابت عرضه ۱۰۰۰ نان حداقل ۲۵هزار تومان به دست مي آورد که شرعا اشکال دارد. البته «خليلي» رئيس اتحاديه نانوايان مشهد مي گويد: قيمت نان به تناسب وزن چونه خمير اعلام شده ولي در نانوايي هاي مختلف از جمله سنگکي ها درجه نانوايي هم روي قيمت نان موثر است و در برخي نانوايي ها عرضه نان به قيمت ۴۰۰ تومان يا بالاتر کم فروشي و گران فروشي نيست.

ميوه فروشي

ميوه فروش ها به ويژه فروشندگان سيار نيز از جمله کساني هستند که معمولا ترازوي آن ها هرگز به نفع خريدار سنگيني نمي کند.

شهروندي که اقدام به خريد تعدادي خربزه کرده بود مي گويد: فروشنده بعد از انتخاب خربزه ها آن را درون کيسه اي گذاشت و با ترازوي آويز وزن کرد و وقتي که در خانه ميوه ها را با ترازوي ثابت وزن کردم حدود 1.5 کيلوگرم کمتر بود. مدتي قبل هم از يک گاري فروشنده ميوه مقداري ميوه خريداري کردم که به ازاي هر کيلو ۲۵۰گرم کمتر وزن داشت و زماني که به اين فروشنده اعتراض کردم اقدام به پرخاشگري و توهين کرد.

متاسفانه در سال هاي اخير برخي فروشندگان اعتقادات و حرمت ها را زير پا گذاشته و با کم فروشي به زعم خودشان کسب درآمد مي کنند ولي بايد باور کنند که با بردن مال حرام به سفره زن و فرزندانشان آينده خود و خانواده شان را تباه مي کنند.

جالب آن که برابر اعلام مديرکل بازرسي ويژه سازمان حمايت از مصرف کنندگان ارزش ريالي تخلفات مربوط به کم فروشي و گران فروشي ميوه فروشي ها طي ۴ ماه نخست سال  جاري به يک ميليارد تومان رسيده است و البته اين تعداد به دنبال شکايت مردم و يا حضور بازرسان و نظارت ميداني کشف شده است.

صنايع و کارخانجات

چندي پيش هم خبرگزاري ها اعلام کردند به دنبال ممنوعيت افزايش قيمت ها در توليدات داخلي برخي توليدکنندگان با کاهش از وزن محصول و کالاي توليدي و حتي کاهش کيفيت آن اقدام به حفظ سود و درآمد خود کرده اند.

به گزارش «ايسنا» در چند ماه اخير توليدکنندگان محصولات مختلف صنعت غذا مانند نان صنعتي، لبني، ماکاروني، سس، شيريني و شکلات و امثال آن به دلايلي همچون رشد قيمت تمام شده محصولات درخواست افزايش قيمت محصولات توليدي خود را ارائه کرده اند و چون با مخالفت متوليان دولتي مواجه شده است برخي از اين توليدکنندگان شيوه ديگري را براي تامين منافع خود برگزيده و به اقداماتي همچون «کم فروشي» روي آورده اند.

از کم فروشي در برخي اجناس به خاطر وزن نامتعارف بسته يا ظرف آن نظير شيريني که بگذريم اين روزها شانه هاي تخم مرغ هم هزينه سنگيني را به خانواده ها تحميل مي کند. وزن خالي ۲ شانه تخم مرغ که ۱۸۵ گرم باشد يک محاسبه ساده نشان مي دهد بابت اين وزن با قيمت ۳هزار و ۴۰۰توماني هر کيلوگرم تخم مرغ مردم ۶۲۹ تومان فقط بابت شانه آن پرداخت کرده اند. حتما شما اين روزها با تقليل وزن و کم فروشي در برخي کالاهاي توليدي صنايع داخلي هم مواجه شده ايد.

شهروندي در حين خريد در يکي از بازارها به ما مي گويد: تا ماه قبل نوعي اسنک با نام تجاري... را به صورت بسته اي خريداري مي کردم و اين ماه که اقدام به خريد کردم در زمان مصرف متوجه شدم که اندکي از هر قطعه اسنک کسر شده و روکش آن هم مويد خالي بودن بخشي از آن است. خوب که دقت کردم متوجه شدم تمام محصولات توليدي ماه اخير شرکت مربوط، همين شرايط را دارد.

او مي گويد: وقتي هم با شرکت توليدکننده تماس گرفتم و اعتراض کردم مرا به چندين مدير و چند شماره تلفن ديگر ارجاع دادند که به نتيجه اي نرسيد.

اين شهروند با ابراز نگراني از تسري يافتن اين پديده به مشاغل مختلف مي افزايد: کاهش کيفيت محصولات توليدي هم نوعي کم فروشي به حساب مي آيد. به تازگي کيفيت سس، پنير، رب، ماست و... به شدت کاهش يافته و مزه آن ها هم تغيير کرده است.

شگرد برخي توليدکنندگان

«حکم آبادي» از مراجعه کنندگان به نمايشگاه عرضه مستقيم فروش پاييزه نيز به خراسان مي گويد: بحث کم فروشي در جامعه ما اين روزها خيلي نگران کننده شده است و اغلب توليدکنندگان بي سروصدا از وزن يا حجم کالاي خود کاسته اند و قيمت دلخواه را از مشتري اخذ مي کنند.

وي کاهش وزن بسته هاي ماکاروني به ۷۰۰گرم و کاهش وزن شيرهاي پاکتي به850 و ۹۰۰گرم را با وجود افزايش قيمت ها نوعي اجحاف در حق مردم مي داند و مي افزايد: وزن هر قالب پنير هم از ابتداي سال جاري ۳۰تا۵۰ گرم کمتر شده ولي ظرف همان بسته بندي قبلي است.

به گفته وي يکي از واحدهاي توليد فرآورده هاي لبني روي بسته بندي جديد محصول پنير خود وزن ۴۰۰ به اضافه يا منهاي ۱۰گرم را درج کرده است ولي وزن خالص پنير آن ۳۵۰گرم هم نيست.

او با نشان دادن وزن يک ظرف ماست پرچرب ۹۰۰گرمي که به اضافه منهاي ۲۰گرم روي آن درج شده است، مي گويد: خيلي از واحدهاي توليدي به دليل نبود نظارت و نداشتن امکانات توزين دقيق با همين اضافه و منهايي که جلوي وزن کالا و محصول خود مي گذارند خود را از کم فروشي و شائبه اجحاف در حق مردم تبرئه مي کنند و به نظر مي رسد اين کار به لحاظ شرعي و قانوني خلاف است.

وقتي يک شيشه نوشابه ۳۰۰سي سي کمتر از ۲۸۰سي سي نوشابه دارد، وقتي هر روز وزن کلوچه و کيک واحدهاي توليدي کمتر مي شود و زماني که حجم قوطي هاي رب ۱۰۰۰گرمي به مرور به ۹۰۰ و ۸۰۰ گرم رسيده و قوطي ها نيز کوچک تر شده اند و مردم با ديدگاه قبلي و يک کيلوگرمي بودن آن محصول را خريداري مي کنند مقصر کيست؟

دختر نوجواني نيز پس از خريد يک بسته چيپس مي گويد: کم فروشي به بسته هاي چيپس هم سرايت کرده است، شما حجم اين بسته را به دليل وجود مقداري هوا درون آن زياد مشاهده مي کنيد ولي با باز شدن بسته هواي آن تخليه مي شود و اندکي چيپس را درون آن مي بينيد.متاسفانه هيچ نظارتي هم وجود ندارد و خيلي از افراد هم متوجه اين موضوع نمي شوند.

«غفوري مقدم» از مسئولان سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوي در پاسخ به پي گيري خراسان مي گويد: چون مردم به اصناف و توليدکنندگان اعتماد دارند آمار شکايات درباره کم فروشي ها چندان بالا نيست و يک دليل آن هم اين است که مردم به راحتي متوجه کم فروشي ها نمي شوند و افزايش حساسيت مردم و دقت بيشتر آن ها مي تواند در کاهش اين پديده موثر باشد.

پمپ بنزين

برخي اوقات رانندگان از کم فروشي در پمپ بنزين ها و فروش هوا به جاي بنزين گلايه هايي را مطرح مي کنند. اين بار به يکي از پمپ بنزين ها سر مي زنم. يک راننده جوان بعد از سوخت گيري خودرو مي گويد: برخي اوقات ميزان سوختي که در باک خودرو تخليه مي شود کمتر از آن چيزي است که در صفحه نمايشگر پمپ مشاهده مي شود.

رسانه ها هم بارها درباره اين کم فروشي جايگاه ها اطلاع رساني کرده اند ولي کسي مسئوليت اين موضوع را بر عهده نمي گيرد و همه آن را غيرواقعي مي دانند.

او مي افزايد: چندي قبل در يک جايگاه براي خودروي خود که ظرفيت استاندارد باک آن ۵۵ ليتر است ۵۷ ليتر بنزين سوخت گيري کردم که اين موضوع سابقه نداشت و احساس مي کنم دستگاه آن چه را ثبت کرد و نشان داد واقعي نبود.

يک کاربر اينترنت نيز از کم فروشي برخي شرکت هاي ارائه دهنده خدمات اينترنتي و پهناي باند خبر مي دهد و مي گويد: معمولا با افزايش هزينه هاي شرکت ها آن ها به جاي ارائه تخفيف به مشتريان خود پهناي باند ثابت را هم زمان به چند کاربر مي فروشند و با کاهش سرعت اينترنت و افزايش زمان حضور، کاربر در فضاي مجازي ناچار متحمل هزينه بيشتري مي شود.

مدير يک شرکت ISDP نيز شرکت هاي ارائه دهنده خدمات اينترنت را از اين کم فروشي تبرئه کرده و مي گويد: در برخي مواقع شاهد هستيم که شرکت ارتباطات زيرساخت به عنوان مثال ترافيک تهران، شيراز را به مسير تهران- اصفهان منتقل مي کند و در اين مواقع ممکن است اين کار کم فروشي تلقي شود که ربطي به شرکت ها ندارد.

«مجتبي مجد» مولف کتابچه رزق حلال در بحث «کم فروشي» به عنوان عامل تهديد کننده و آسيب جدي کسب و کار حلال از آن ياد مي کند و مي گويد: در بررسي تاريخ اصناف و مشاغل در مشهد قديم به نکته جالبي بر مي خوريم، کفه سنگ در ترازوي فروش کالا در گذشته در مقابل کفه کالا هميشه مقداري سنگين تر از عدد واقعي بوده است. مثلا  اگر وزنه ۲ کيلويي بوده در اصل حدود ۱۰۰ گرم بيشتر بوده است تا بيشتر از آن چه وزن مي شود، در اختيار مشتري قرار گيرد.

همان طور که در آيات و روايات تأکيد شده کم فروشي به عنوان يکي از مفاسد اقتصادي مطرح است.

يکي از روحانيان با اشاره به آيات ۸۴ تا ۸۶ سوره هود مي گويد: خداوند در اين آيات با اشاره به حکايت قوم شعيب در شهر مدين مي فرمايد: «پيمانه و وزن را کم نکنيد» يعني دست به کم فروشي نزنيد و در ادامه مي فرمايد: «واي قوم من، پيمانه و وزن را با عدالت وفا کنيد و بر اشياء (اجناس) مردم عيب مگذاريد و از حق آنان نکاهيد و در زمين فساد مکنيد.سرمايه حلالي که خداوند براي شما باقي گذارده برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد».

به هر حال مي توان کم فروشي را از مصاديق مفاسد اقتصادي برشمرد و وظيفه اصلي در اين موضوع به عهده خود توليد کنندگان و فروشندگان و صاحبان ميزان و ترازوهاست.

اگر مصرف کننده متوجه کم فروشي نشد و در ظاهر کسي تخلف احتمالي توليدکننده و فروشنده در هر صنف و شغلي را تشخيص نداد واقف باشيم که خداوند نظاره گر اعمال، کردار و رفتار ماست.

«گر در خانه کس است، يک حرف بس است».

چکيده گزارش

يکي از زيباترين و عالي ترين صفات اخلاقي که مورد تاکيد دين اسلام و اهل بيت(ع) مي باشد تلاش براي کسب روزي حلال است. از نگاه ديني کسب روزي حلال يکي از مظاهر زيباي عمل به دستورات خداوند متعال و نيز عامل موثري در بهبود بسياري از مناسبات اجتماعي شهروندان است اما متاسفانه «کم فروشي» به دلايل متعددي از جمله قيمت گذاري نامناسب، رند نبودن قيمت ها، نبود پول خرد و مهم تر از همه سودجويي احتمالي برخي اصناف و توليدکنندگان رو به افزايش است.نگاهي به گذشته کسب و کار در جامعه اسلامي ما نشان مي دهد که کسب روزي حلال و سنگين تر کردن کفه ترازو به نفع مشتري از اولويت هاي کاري پيشينيان ما بوده است. خراسان در اين گزارش نمونه هاي عيني کم فروشي و اجحاف در حق مردم را به رشته تحرير درآورده است.


ايران وارد مرحله واردات آب شد

 
 
جزئيات طرح بزرگ واردات آب به کشور
 
 
خراسان - مورخ سه‌شنبه 1390/07/05 شماره انتشار 17942
 

رشد سريع جمعيت مهم ترين عامل کاهش سرانه آب تجديدشونده کشور، طي ۸۰ سال گذشته بوده است. جمعيت ايران طي ۸ دهه اخير حدود 5/7 برابر شده و از حدود۱۰ميليون نفر در سال ۱۳۰۰ به 75 ميليون نفر تا پايان سال ۱۳۸9 رسيده است.

بر اساس گزارش سازمان ملل، ايران هفدهمين کشور پرجمعيت دنيا است و با نرخ رشد پيش بيني شده سازمان ملل متحد، کشورمان تا سال ۲۰۵۰ جزو ۱۰ کشور اول پرجمعيت جهان خواهد بود. بر اين اساس ميزان سرانه آب تجديدپذير کشور نيز از ميزان ۱۳ هزار متر مکعب در سال ۱۳۰۰، به حدود ۱۹۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۸۲ کاهش يافته است. در صورت ادامه اين روند وضعيت موجود در آينده به مراتب بدتر خواهد شد.

بحران شديد آبي در ايران

شاخص ها و مدل هاي متعددي براي سنجش ميزان بحران آب کشورها به کار گرفته مي شود.

معتبرترين آ ن ها شاخص «فالکن مارک»، شاخص سازمان ملل و شاخص موسسه بين المللي مديريت آب است. هم اکنون بر اساس شاخص  «فالکن مارک»، کشور ايران در آستانه قرار گرفتن در تنش آبي است. از طرفي بر اساس شاخص سازمان ملل، ايران هم اکنون در وضعيت بحران شديد آبي قرار دارد. شاخص موسسه بين المللي مديريت آب نيز ايران را در وضعيت بحران شديد آبي نشان مي دهد. بر اساس گزارش موسسه مذکور، ايران براي حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵، بايد بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بيفزايد که البته اين مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود، غيرممکن به نظر مي رسد.

براي پايان دادن به اين دغدغه، يکي از راه هاي اساسي واردات آب از کشورهاي داراي ظرفيت بالا و آب سرشار است.

انتقال آب از خارج

سال ها بحث انتقال آب از کشورهاي مجاور مطرح بود. موضوع واردات آب از شمال کشور نيز موضوعي است که از سال ها قبل، در بدنه کارشناسي صنعت آب کشور پيگيري مي شد. اين قضيه ابتداي سال جاري در جريان برگزاري جشن نوروز باستاني در ايران، با اعلام رئيس جمهور در حضور مقامات مسئول کشورهاي همسايه ابعاد جدي تري به خود گرفت.

چندي قبل هم حجت الاسلام «ابراهيمي» عضو کميسيون امنيت ملي و نماينده مردم بيرجند و درميان، از پي گيري انتقال آب به استان خراسان جنوبي و واردات آب از کشور تاجيکستان خبر داده بود. به تازگي هم «جواد آرين منش» نماينده مردم مشهد در مجلس با اشاره به بحران کم آبي در خراسان رضوي اعلام کرد که طرح انتقال آب از کشور تاجيکستان، به نتايج خوبي رسيده است و با تاسيس يک موسسه در حال پي گيري است.

توافق هاي اوليه انجام شد

«محمد کريم عابدي» عضو فراکسيون آب در مجلس هشتم نيز مي گويد: با انتقال آب از کشورهاي همسايه، مي توانيم بسياري از مشکلات کم آبي کوير مرکزي ايران که استان هاي کرمان، خراسان جنوبي، خراسان رضوي و يزد را نيز در بر مي گيرد را برطرف کنيم.

نماينده مردم فردوس، طبس، سرايان و بشرويه به خراسان مي گويد: توافق هاي اوليه براي انتقال آب از خارج کشور، با کشورهاي همسايه انجام شده است و موسسه «شميم کوثر امام رضا(ع)»، اين مسئوليت را بر عهده گرفته است.

وي با اشاره به بحران جدي خشکسالي و کم آبي در کشور و لزوم برنامه ريزي براي تأمين آب مورد نياز طي سال هاي آينده مي گويد: خشکسالي هاي پياپي علاوه بر خشکاندن صدها رشته قنات، باعث کاهش سطح آب هاي زيرزميني تا ۵۰ متر در مناطق کويري شده است.

به گفته وي تأمين آب از خارج از کشور، از گزينه هاي پيش روي دولت است. مطالعات جدي در اين خصوص روي کشورهاي ترکمنستان و تاجيکستان متمرکز شده است. تعدادي از نمايندگان هم در بازديد از تاجيکستان با ظرفيت هاي اين کشور به عنوان پرآب ترين کشور جهان به نسبت جمعيت آن آشنا شده اند و شاهد آن بوديم که آب هاي زيادي در اين کشور هدر مي رود.

وي با اشاره به اين که انتقال آب از اين کشور، با شروع کارهاي مطالعاتي مورد عنايت خاص مقام معظم رهبري، دولت، مجلس و فراکسيون آب قرار گرفته است مي افزايد: هيئت موسس و هيئت مديره موسسه متولي اين کار هم به شدت در پي اجرايي شدن اين طرح هستند.

ضرورت تأمين آب

آب براي کشور ما که کشوري کم آب و گرفتار خشکسالي هاي متعدد است، اهميت ويژه اي دارد و تأمين آن با دشواري هايي همراه است.

«منفرد» رئيس هيئت مديره موسسه «شميم کوثر امام رضا(ع)» متولي طرح انتقال آب از خارج کشور به استان هاي خراسان، در گفت و گو با خراسان مي گويد: در شرايط فعلي اهميت تأمين آب را براي حيات کشور در آينده، کمتر از حماسه دفاع مقدس نمي دانيم. همان طور که به استقلال نيازمنديم، آب هم مهم ترين مايه زندگي است. تلاش براي بقاي بشر و تداوم حيات، مستلزم همبستگي مردم و يک بسيج عمومي است، بسيجي همانند دفاع مقدس.

وي مي افزايد: کم آبي به شدت روستاييان و اقتصاد مبتني بر کشاورزي هم وطنان را تهديد مي کند به همين سبب بايد نسبت به تأمين آب و حفظ زندگي در جاي جاي کشور همت کرد.

از آن جا که اين مهم عزم همگاني را مي طلبد، آحاد مردم بايد، متعهد براي تأمين آب کشور و حفظ حيات مادي و معنوي جامعه، تلاش همه جانبه داشته باشند. اگر از هم اکنون پيش بيني شرايط آينده را نکنيم مطمئن باشيد برخي نقاط مرکزي و جنوبي کشور طي دو دهه آينده حتي در تأمين آب شرب هم مشکل خواهند داشت.

در حالي که صاحب نظران و مجامع جهاني، جنگ نسل هاي آينده را موضوع «آب براي تنازع بقا» معرفي کرده اند، اين فعال عرصه پي گيري تأمين آب در کشور مي گويد: اگر آب مصرفي مردم در نقاط بحراني تأمين نشود افراد ناچار به نقاط برخوردار از نعمت آب هجوم خواهند آورد و شاهد بروز مشکلات اجتماعي و امنيتي خواهيم بود که به هيچ قيمتي نمي شود اين مشکلات را حل کرد. لذا براي جلوگيري از اين موضوع همه مسئول هستيم.

وي با اشاره به اين که بايد به گونه اي برنامه ريزي شود که در همه مناطق کم آب و پرآب، اين مايه حيات به طور مساوي تأمين و توزيع شود مي افزايد: مطالعات انجام شده و بررسي هاي گسترده نشان مي دهد که با توجه به تداوم خشکسالي ها و تغيير اقليم که پديده اي جهاني است، مشکل آينده کشور ما با توجه به رشد جمعيت که طي ۳۰ سال آينده به صد ميليون نفر خواهد رسيد، تأمين آب است. در حالي که مي توان بدون نفت و انرژي زندگي کرد ولي حيات بدون آب ممکن نخواهد بود.

همسايگان پر آب

«منفرد» رئيس هيئت مديره موسسه «شميم کوثر امام رضا(ع)» با اشاره به اقدامات انجام شده در راستاي تامين آب کشور مي گويد: در سال هاي گذشته بررسي ها و مطالعاتي درباره اتصال آب هاي درياي خزر از طريق کوير به خليج فارس، انتقال آب خزر به مناطق کويري کشور و... توسط مراکز مسئول انجام شده است که البته هر طرحي مزايا و معايب خاص خود را دارد. ولي نتيجه مطلوب آن هم قابل بررسي است که گويا در حال پيگيري است و در آينده نتايج آن اعلام خواهد شد. ولي آن چه فعلا مدنظر است اين است که عده اي از دلسوزان و دست اندرکاران و فعالان دفاع مقدس، در پي تامين آب کشور هستند و با پي گيري  کارشناسان،نتايج ديگري براي تامين آب مورد نياز کشور به دست آورده اند.

به گفته وي يکي از منابع تامين کننده آب کشور، جمع آوري آب هاي داخلي، سرريزهايي که در نقاط مختلف و رودخانه هايي که هرز مي  رود مد نظر کارشناسان است و آن ها تلاش مي کنند عليرغم هزينه بر بودن اين موارد، اين موضوع عملياتي شود.

وي مي افزايد: بحث ديگري که بررسي و کارشناسي شده است و صاحب نظران، متخصصان و در مواردي مسئولان هم بر اجراي آن تاکيد دارند، استفاده از آب هاي بين المللي يا آب موجود در کشورهاي همجوار است. برخي کشورهاي مجاور ما در سال بيش از ۱۰۰ ميليارد مترمکعب آب اضافي دارند که بعضا هرز مي رود. از طرفي نياز به انرژي دارند و ما اين توان و تخصص تامين آن را داريم. لذا مي توان با محاسبه و ساماندهي، مبادله آب و انرژي داشته باشيم.

وي از مطالعه و بررسي براي شناسايي منابع آب در کشورهاي همسايه خبر مي دهد و مي افزايد: منابع و راه هايي که مي شود اين آب را به کشور انتقال داد شناسايي و بررسي شده است. به لحاظ فني، زمان اجرا و اين هزينه ها نيز مشخص شده و پي گيري  ها به نتيجه رسيده است.

قطعي شدن واردات آب

اين مسئول در طرح انتقال آب به کشور مي گويد: انتقال آب به استان خراسان رضوي از يکي از کشورهاي آسياي ميانه، قطعي شده است. حداقل برآورد هزينه براي فاز اول آن که انتقال حدود يک ميليارد مترمکعب آب است، ۶ميليارد دلار برآورد شده است. اولين منطقه اي که از اين آب بهره مند خواهند شد، به يمن و برکت ثامن الحجج(ع)، مشهد مقدس خواهد بود.

در مرحله بعد استان خراسان جنوبي که از استان هاي کم آب است و به تدريج استان هاي مجاور و استان هاي مرکزي و در نهايت تمام نقاط کم آب کشور،از مزاياي طرح انتقال آب بهره مند خواهند شد.

«منفرد» مي افزايد: حجم اوليه انتقال آب در فاز اول يک ميليارد مترمکعب است که در فاز بعدي، اين حجم ۲ تا۳ برابر شده و به حدود ۳ ميليارد مترمکعب مي رسد. در فاز سوم هم اين حجم ۲ برابر شده و به ۶ ميليارد مترمکعب خواهد رسيد.

جزئيات طرح انتقال آب به کشور

وي درباره ديگر جزئيات اين طرح عظيم مي گويد: فاز اول اين طرح ۵ ساله پيش بيني شده است و هم اکنون وارد مطالعه اين فاز شده ايم، البته کار از سال ۸۴ آغاز شده است ولي نهايي شدن آن را امروز به صورت رسانه اي اعلام مي کنيم.

۶ ماهه دوم امسال مقدمات مشاوره اي و در ۶ ماهه اول سال ۹۱، طرح آماده سرمايه گذاري خواهد شد و در پايان سال ۹۱ تا نيمه اول سال ۹۲ نيز وارد فاز اجرايي خواهيم شد.

وي با اشاره به اين که زمان اجراي طرح به دليل حجم زياد و سنگين بودن کار و بودجه هنگفت آن متغير خواهد بود مي افزايد: قسمتي از پروژه انتقال آب به صورت ثقلي و در کانال ها و در بخش هايي هم از طريق تونل و در قسمت هايي به صورت لوله هاي 2.5 متري در کنار هم انجام مي شود و انشعابات لازم هم در هر منطقه پيش بيني شده است.

وي تامين برق براي کشور خودمان و کشورهاي همجوار، انجام فعاليت هاي کشاورزي، تامين آب شرب، اشتغال زايي در اين پروژه و صنايع مورد نياز در طول زمان اجراي اين طرح را از اهداف اين طرح عظيم برمي شمارد. وي افزود: اين طرح به دليل اشتغال زايي، اقتصادي بودن و تاثير شگرف در عمران و آباداني کشور، داراي توجيه است. از آن جا که اين طرح يک طرح عظيم و ملي است، همه آحاد مردم ايران بايد در اجراي آن مشارکت کنند.

البته چگونگي سرمايه گذاري و مشارکت هم وطنان در داخل و خارج کشور، اطلاع رساني خواهد شد.

همت مسئولان

«منفرد» رئيس هيئت مديره موسسه «شميم کوثر امام رضا(ع)» درباره ماهيت اين موسسه مي گويد: فعاليت آبرساني در خطه امام رضا(ع) و در سراسر ايران، جنبه ملي و حتي فراملي و فراسازماني دارد و به هيچ حزب، گروه و جرياني وابسته نيست. ده تا ۱۲ نفر از نمايندگان فعلي مجلس و نمايندگان ادوار گذشته در هيئت امنا ي اين موسسه هستند و هيچ کس سهام خاص و منافع شخصي ندارد. اين موسسه عام المنفعه و مثل يک خيريه بين المللي براي حيات انسان ها و به صورت يک وقف وارد ميدان شده است. به گونه اي برنامه ريزي شده است که از حمايت ها و کمک هاي سازمان ملل نيز برخوردار شويم.

انتظار ما از مسئولان اين است متعهدانه وارد ميدان شوند و براي تحقق اين طرح همکاري کنند.

«دکتر آزادي آزادمنش» از اعضاي هيئت موسس و نمايندگان ادوار گذشته خراسان در مجلس نيز درباره اهميت واردات آب به کشور مي گويد: يکي از نيازهاي اساسي براي حفظ سکونتگاه ها در شرق کشور و نقاط کويري تامين آب است. بازده اقتصادي طرح انتقال آب از خارج کشور آن هم با توجه به حفظ اشتغال و جلوگيري از خالي شدن روستاها طرح فوق العاده اي است.

او با اشاره به مهاجرت هاي بي رويه اي که امروزه کلان شهرهاي کشور را با معضلات اجتماعي و امنيتي مواجه کرده است مي افزايد: مسئولان و مردم بايد مشارکت در موضوع مهم انتقال آب از خارج کشور را همت وجهه خود سازند تا آباداني به نقاط وسيعي از ايران بازگردد.

وي با اشاره به اين که کشور تاجيکستان ۹۵۰ رودخانه دارد و ۹۳درصد مساحت آن کوهستان است مي افزايد: جمعي از علاقه مندان و دلسوزان نظام با تشکيل يک NGO و موسسه مردمي و عام المنفعه، پي گير موضوع انتقال آب از خارج هستند. اين تشکل که ايثارگران دفاع مقدس، نمايندگان فعلي و ادوار گذشته مجلس و نخبگان استان و کشور جزو اعضاي آن هستند، دور هم جمع شده اند تا فاجعه جدي بحران آب را که در راه است مهار کنند.

نايب رئيس هيئت مديره موسسه «شميم کوثر امام رضا(ع)» مي گويد: پي گيري ها براي انتقال آب به خراسان رضوي به نتايج خوبي رسيده و قرار است يک ميليارد و ۲۰۰ ميليون مترمکعب آب به کشور منتقل شود.

«محمدرضا عطارزاده» معاون وزير نيرو در امور آب و فاضلاب هم با بيان اين که انتقال آب شيرين از کشورهاي مجاور، نياز به بررسي هاي اقتصادي-سياسي بسياري دارد، از انجام مطالعات طرح واردات آب از مرزهاي شمالي کشور خبر مي دهد.

او درباره موضوع انتقال آب از تاجيکستان مي گويد: يکي از ايده هايي که براي تامين آب شرب مطرح است، انتقال آب از کشورهاي مجاور است. مطالعه سيماي طرح آن انجام شده و مذاکراتي نيز در اين باره صورت گرفته است. اميدواريم بتوانيم در آينده به نتايج خوبي برسيم.

به هر حال اين طرح با همه سختي ها و پيچيدگي ها و هزينه هايي که دارد مي تواند موثرترين گام براي نجات کشور از بحران پيش رو در دهه هاي آينده باشد. لذا اختصاص رديف بودجه خاص و البته متناسب و حمايت هاي دولت و نهادهاي متولي، لازمه به سرانجام رسيدن اين طرح است.

چکيده گزارش

شاخص ها و مدل هاي معتبر سنجش ميزان بحران آب کشورها، شرايط کشور ما را نيز در حالت بحران شديد آبي نشان مي دهد. يکي از راه هاي رهايي از شرايط بحران پيش رو، بهره برداري بهينه از آب هاي موجود و تلاش براي واردات آب از کشورهاي داراي منابع سرشار است.اگرچه چند سالي است حرف و حديث هايي درباره انتقال آب از کشورهاي خارجي مطرح شده است ولي اخيرا با ورود جدي دولت و اعلام برخي ايده ها و برنامه ها در اين زمينه ، پروژه واردات آب از خارج کليد خورده است. از جمله طرح هاي در حال مطالعه تامين آب شرب و کشاورزي نقاط وسيعي از کشور، آن هم طي يک برنامه عظيم، از کشور تاجيکستان است. اجرايي شدن اين طرح بحران دهه هاي آينده را تا حدود زيادي کم اثر خواهد کرد. جزئيات طرح عظيم واردات آب به کشور و رويکردهاي اين طرح، در اين گزارش انعکاس يافته است.

«الهيار وطن خواه» پدر ۲ شهيد و قرقبان افتخاري، مزار شهدا را در روستا نگهداشت

 
 

اين پدر و مادر شهيد، تنها ساکنان روستاي کويري «کامرود» هستند

 ويژه نامه حماسه آفرينان سرزمين خورشيد - مورخ پنج‌شنبه 1390/06/31 شماره انتشار 17939

والدين معظم شاهد اسطوره هاي صبر و ايثار، معلمان فداکاري و جهادگران عرصه گذشت هستند. انسان هاي وارسته و به خدا پيوسته اي که بهترين سرمايه زندگي خود را در راه اسلام و قرآن هديه کرده اند و به اين هديه که همانا بازگرداندن امانت الهي به دست صاحبش است، افتخار مي کنند.

اين کوه هاي صبر بعضي وقت ها نمونه هاي کار و خدمت هم هستند. نمونه هاي عشق ورزي به وطن و تلاش براي رفاه هم وطنان.

... در دل کوير و در روستايي مخروبه که هنوز زير تازيانه شن هاي روان قامت برافراشته اي دارد، مبهوت اراده و صبر يک زن و مرد روستايي مانده ام. آن دو والدين معظم دو شهيد ۱۸ و 20ساله و تنها ساکنان يک روستاي حاشيه کوير هستند که تقدير الهي و قهر طبيعت هم خللي در اراده استوار آنان ايجاد نکرده است. «اللهيار» اگر چه در آستانه ۷۰ سالگي قرار دارد ولي از جمله پدران معظم شاهدي است که همچنان کوه ايستاده و «جنگلبان يا قرقبان افتخاري و مجري نمونه طرح هاي مرتعداري» شناخته شده است.وقتي آوازه کار و کوشش او و انس و الفتش با کوير و مهم تر از همه ماندن او در يک روستاي مخروبه کوير را مي شنوم، ترجيح مي دهم هر طور شده به سراغ او و خانواده اش بروم.

روستايي در دل کوير

سرانجام صبح يکي از روزهاي گرم تيرماه عازم روستاي «کامرود» از توابع بخش ۳ قلعه در شهرستان سرايان از توابع استان خراسان جنوبي مي شوم. از جاده آسفالته آيسک - دوحصاران - سه قلعه که به اين روستا حرکت مي کنم هر چه به داخل کوير پيش مي روم هجوم شن هاي روان محسوس تر است و جنگل هاي دست کاشت و مرتع ها نيز گرفتار خشکسالي چندين ساله ديگر رمقي براي عرض اندام ندارند.

در ۵ کيلومتري شهر ۳قلعه روستاي خرابه اي که بخشي از آن بر بلندي تپه اي قرار گرفته است، خودنمايي مي کند. اين جا روستاي «کامرود» بوده، روستايي با ۵۰ خانوار جمعيت ساکن که امروز تنها مونس و همدم آن خانواده شهيدان «وطن خواه» هستند. البته آن  ها هم خانه اي محقر در کنار اين روستاي متروکه دارند و کمي آن سوتر در کنار جاده اصلي و تپه اي مشرف، مزار ۲ شهيد والامقام اين روستا و اين خانواده واقع است.وزش توفان شن و حرکت ماسه هاي بادي به حدي است که هاله اي از گرد و خاک روستا را پوشانده است. مقابل خانه اي که بر سردر آن تابلويي از بنياد شهيد شهرستان سرايان به ياد شهيدان «علي اکبر و مهدي وطن خواه» نصب شده است توقف مي کنم. به دليل شدت توفان به سختي در ماشين را باز کرده و پياده مي شوم.

پيرزني همراه ۳ کودک مقابل اين خانه در حال «تنيدن تارهاي قالي يا گليم» هستند. وقتي سلام و خداقوت مي گويم و سراغ حاج آقاي وطن خواه را مي گيرم، مي گويد: حاجي براي انجام کار اداري به سرايان (مرکز شهرستان) رفته است. در ميان گرد و خاک هاي ناشي از بادهاي ۱۲۰ روزه منتظر مي مانم و با تماشاي تلاش بچه ها که نوه هاي حاجي هستند و بازديدي از روستاي متروکه و زمين هاي کشاورزي روستا وقتم را سپري مي کنم. ساعاتي بعد در ميان گرد و خاک اين روزهاي کوير پيرمرد موتورسواري که کلاه ايمني بر سر دارد، مقابل خانه متوقف مي شود. خودش است، «حاج اللهيار وطن خواه» پدر معظم شهيدان «علي اکبر و مهدي وطن خواه».بعد از چاق سلامتي و احوالپرسي و طرح موضوع هدف از حضورم در روستاي کامرود مرا به خانه دعوت مي کند و با همسرش در کنار تمثال شهيدانش پاسخ گوي سوالاتم مي شوند. ديوار ضلع شمالي خانه را تصاوير ۲ شهيد پوشانده و ديوار ديگر هم مملو از تابلوهاي تقدير و لوح هاي يادبود اهدايي به اين اسطوره صبر و وفاداري است. مردي که هنوز هم افتخار قرقباني را دارد و امروز از محيط زيست انسان هاي پاک طينت حاشيه کوير دفاع مي کند.

از آن ها مي خواهم که خود را به صورت کامل معرفي کنند؟

مادر شهيدان مي گويد: «کبري گلي» هستم ۶۸ ساله. سال ۱۳۴۰ ازدواج کرده ام و ثمره اين ازدواج ۷ فرزند بوده است و از ۵ پسرم ۲ نفرشان را در راه اسلام و قرآن هديه کرده ام و ۲ دختر دارم که يکي از آن ها بعد از شهادت برادرش در ۷ سالگي سکته کرده و الان ۳۵ سال مي شود که فلج است.پدر شهدا نيز مي گويد: «اللهيار وطن خواه» هستم ۷۰ سال سن دارم و تنها ساکن روستاي کامرود هستم که از حدود ۴۰ سال قبل قرقبان افتخاري هستم و طرح هايي هم در زمينه مرتع کاري و احياي منابع طبيعي انجام داده و مي دهم.

چگونگي شهادت فرزندان

از مادر درباره ۲ فرزند شهيدش مي پرسم، مي  گويد: «علي اکبر» متولد سال ۱۳۴۳ در سن ۱۸ سالگي به دليل علاقه اي که به دفاع از اسلام و امام داشت، عازم جبهه شد و بعد از برگشت از جبهه با توجه به احساس تکليفي که مي کرد براي نوبت دوم عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد. او در مورخه 1/10/1360 در جبهه گيلانغرب مفقود شد و تا مدت ها هيچ خبري از علي اکبرمان نداشتيم.

پدر شهدا وارد بحث مي شود و مي  گويد: قبل از شهادت اولين فرزندم يک شب در عالم رويا ديدم که امام خميني(ره) در اتاقي که در آن هستيم به نماز ايستاده اند و من هم به ايشان اقتدا کردم. بعدها هم دوباره چنين خوابي ديدم و تعبير آن اين بود که براي حمايت از انقلاب و دفاع از آرمان هاي اسلام بايد پشت سر رهبري باشيم و حتي از مال و جان خود بگذريم.بعد از مدتي خبر آوردند که پسرتان مفقود شده است و حدود يک سال و نيم بعد از مفقود شدن علي اکبر بچه هاي امور فرهنگي بنياد شهيد انقلاب اسلامي فردوس به خانه ما آمدند و گفتند اگر اجازه  مي دهيد روح فرزندتان را تشييع کنيم ولي من چون خواب ديده بودم که «مهدي» فرزند ديگرم هم شهيد خواهد شد، به آن ها گفتم به خاطر اين که براي مردم زحمت ايجاد نشود صبر کنيد، يک پسر ديگري هم از من قرار است شهيد بشود، جنازه او را با روح برادرش با هم تشييع خواهيم کرد و در کنار هم تدفين خواهيم کرد.

چرا با حضور مهدي در جبهه موافقت کرديد؟

سال ۶۱ بعد از اعلام خبر مفقود شدن علي اکبر، مهدي فرزند ديگرم که متولد سال ۱۳۴۴ بود اصرار مي کرد که به جبهه برود و حتي يک شب در جمع ميهمانان ما از روستاهاي ديگر اصرار کرد که اجازه بدهم به جبهه برود، هر چه گفتم من براي شما زحمت کشيده ام، شما را بزرگ کرده ام و بايد عصاي دست من باشيد، مهدي پا در يک کفش کرد که امروز اسلام نياز به سرباز دارد، امام عصر تنهاست و بايد به اداي تکليف بپردازم. هر چند به او گفتم که برادرت نخواهد آمد تو نرو، ولي او اصرار داشت، لذا من هم قانع شدم و اجازه دادم مهدي عازم جبهه شود. زماني که براي بار سوم در سال ۶۳ عازم جبهه بود، به او گفتم اين بار اگر بروي سر ۲۰ روز جنازه تو را خواهند آورد و او با خوشحالي گفت بابا شما چه مي داني، صبر کن ما شهيد شويم. اين حرف را که زد جوابي نداشتم، او از من نسبت به فلسفه شهادت آگاه تر بود.

بالاخره همان طور که خواب ديده بودم مهدي هم در تاريخ 23/10/63 در منطقه مياندوآب به شهادت رسيد و شبي که قرار بود فرداي آن پيکر پاک مهدي و روح برادرش علي اکبر را تشييع کنند، مي گويند در آسمان اين منطقه کويري نوري از طرف غرب آسمان به حرکت در آمده و تمام منطقه را روشن کرد. صبح که از خواب بيدار شديم بلندگو اعلام کرد که شهيدان وطن خواه را مي آورند و تشييع جنازه است.

از مادر شهيدان وطن خواه درباره اخلاق و رفتار دو فرزندش مي پرسم. خانم گلي مي گويد: علي اکبر را خدا در شب هفتم ماه محرم به ما عطا کرد و مهدي در شب نيمه شعبان به دنيا آمده بود و دليل نام گذاري آ ن ها هم همين تقارن ها بود. آن زمان از برق خبري نبود و بچه ها را در گهواره که مي خواباندم صورت آن ها به حدي نوراني بود که نيازي به روشن کردن چراغ فانوس در اتاق نبود و به راحتي مي توانستم به آن ها شير بدهم. حس عجيبي نسبت به آن ها داشتم و رفتار و اخلاق آن ها هم متفاوت و خاص بود. در کارهاي خانه کمک مي کردند، به حرف پدر و مادر گوش مي کردند و در تربيت آن ها کوتاهي نکردم. قبل از رسيدن به سن تکليف نماز خواندن را شروع کردند و با خدا و ائمه ارتباط تنگاتنگي داشتند.

پسرم مهدي دومين شهيد ما در وصيت نامه اش نوشته بود اگر شهيد شدم جنازه ام را در مکاني که به برادرم نشان داده ام مرا دفن کنيد و اين محل همان محل فرود نوري بود که در زمان آوردن خبر شهادتش مردم مشاهده کرده بودند اين را هم مي خواهم بگويم که آن ها با اخلاص و ايمان خود از همه چيز آگاه بودند و...«اللهيار» هم دانه هاي درشت اشک را از گونه اش پاک مي کند و مي گويد:

گويند که سنگ لعل شود در مقام صبر

آري شود و ليک به خون جگر شود

بايد در هر کاري رنج متحمل شوي و زحمت بکشي، اجر و مزد در صورت تلاش و حرکت داده مي شود من اين ۲ فرزند را در راه خدا تقديم کردم و افتخارم اين است که در راه خدا و با شهادت به خانه ابدي رفتند. دنيا محل گذر است ، ميليون ها انسان آمده اند و رفته اند، مي آيند و مي روند و با مرگ انسان‌ها حتي از يادها و خاطره ها مي روند اما شهدا چراغ هاي هدايت و راهنماي بشر امروزي هستند. اگرچه ما هنوز شهدا را نشناخته ايم و به جايگاه آن ها پي نبرده ايم.شهدا راه خدمت به مردم، حفظ ناموس، دينداري ، خداشناسي و ايثار را به ما  آموختند.

نگاه جامعه امروزي به شهدا و خانواده شهدا چگونه است؟

حضرت امام(ره) نگاه ويژه اي به خاندان معظم شاهد داشتند و مقام معظم رهبري هم همواره بر تکريم اين عزيزان تاکيد دارند ولي متاسفانه در خيلي از جاها، مراسم ها و جلسات فقط از شهدا يک اسم و يک عکس مانده است!متاسفانه برخي احترام به خانواده شهدا را جدي نمي گيرند و به نظرم يک طرف اين مشکل به ما برمي گردد خودم به عنوان پدر ۲ شهيد بايد بيش از اين الگو باشم. وقتي خودم اين طور نيستم انتظار از ديگران معني ندارد. به هر حال ما هرچه در راه خدا تقديم کرده ايم بنا به دستور خدا، دستور رسول ا... و ۱۲۴ هزار سفير الهي بوده، آن ها آمدند تا آدم خداپرست شود وقتي در قرآن مي فرمايد: واکثر هم لايعقلون... و قليل من عبادي الشکور. عده کمي عبادت مي کنند و شاکر خدا خواهند بود.

اسلام بالاخره بر کفر جهاني غلبه خواهد کرد و پرچم اسلام به دست صاحب اصلي آن حضرت مهدي(عج) سپرده خواهد شد ولي ما هم وظيفه داريم مال و جان خود را ايثار کنيم. جان و مال ما در برابر دين خدا ارزشي ندارد و دنيا محل آزمون و امتحان است و ما مسافر هستيم از اين که لطف خدا شامل حالم شده و پدر شهيدم به خود مي بالم .«اللهيار» اگرچه روستايي و کم سواد است ولي صحبت هايش نورانيت خاصي دارد. وقتي که مي خواهم توصيه اي به مردم داشته باشد مي گويد: ما هيچ منتي به سر کسي نداريم، بچه هايمان براي خدا، براي اسلام و در لبيک به نداي امام عازم جبهه شدند و شربت شهادت نوشيدند و ما هم تمام زندگي و تک تک نفس هايمان براي اسلام است.همان طور که خداوند در قرآن وعده داده است که انوار حق جهان‌گير خواهد شد: ولوکره المشرکون و لوکره الکافرون. توطئه هاي دشمنان خنثي خواهد شد و دنيا به دست صاحب اصلي سپرده خواهد شد لذا ما نبايد از کسي جز خدا بترسيم بايد به خدايي بنازيم که زنده مي کند و مي ميراند. مردم عزيز در همه حال خدا را در نظر بگيرند و مسئولان هم خدمت بي منت را سرلوحه کارشان قرار دهند.انسان بايد براي خدا کار کند نه براي پول، مال ، ويلا و مقام و مرتبه.

نام نکو دولت جاويد يافت

هر که نکونام زيست زنده کند نام را

بعضي از مسئولان واقعا خدايي کار مي کنند و همه بايد اين واقعيت را بپذيريم که ما مامور به وظيفه هستيم نه مامور به نتيجه، در همين روستاي دورافتاده و محروم که روزگاري ۵۰ خانوار جمعيت داشته به خاطر بي آبي،کم توجهي و نبود خدمات مردم مهاجرت کرده اند ولي الان آب، برق، مخابرات، جاده آسفالته داريم و قرار است براي بازگشت مردم شهرک سازي شود اين ها کارهايي است که بايد سال ها قبل انجام مي شد تا جلوي مهاجرت گرفته مي شد. مسئولان از حزب و گروه و جناح بندي بپرهيزند و فقط براي مردم کار کنند تا رضايت الهي را به دست آورند.

«اللهيار وطن خواه» مي گويد: نگران قشر جوان هم هستم. اين روزها جنگ نرم دشمن شدت گرفته و مي خواهند در داخل کشور با ترفندهاي قومي، قبيله اي و مذهبي فکر جوانان را درگير کنند. متاسفانه با بلاي اعتياد که بر سر جوانان اين مرز و بوم آورده اند به خيلي از اهدافشان رسيده اند و تلاش دشمنان براي منزوي کردن جوانان به شدت ادامه دارد. اگرچه جوانان ما در عرصه هاي علمي، اقتصادي و فرهنگي اختراعات زيادي دارند و خلاقيت دارند ولي نبايد از تهاجم فرهنگي و شبهه افکني اجانب غفلت کنيم.انتظار مادر شهيدان وطن خواه را هم از مسئولان جويا مي شوم. خانم گلي مي گويد: به همت بنياد شهيد به سفرهاي مکه و کربلا مشرف شده ام ولي دغدغه اصلي ما همين فرزند فلج و در خانه افتاده است که فکر و ذهنمان را مشغول کرده است. بنياد شهيد کمتر به ما مي رسد و الان آمدن دکتر و رسيدگي به اين وضع خيلي محدود شده است.«اللهيار» هم مي گويد: ۲ پسر ديپلم دارم و ۲۰ سال است که با مسئولان نامه نگاري مي کنم ولي هنوز از استخدام آن ها خبري نيست.

چوب لاي چرخ کارها

اما همان طور که گفتيم پدر شهيدان «وطن خواه» قرقبان نمونه هم هست و به عشق شهيدان و اميد به خدمت در اين روستا مانده و يکي از دلايل سکونت او در روستاي مخروبه و تنها در دل کوير، انس او با طبيعت و احساس مسئوليت اش در برابر سرمايه ملي يعني مراتع منطقه است. درباره کار و دغدغه هايش مي پرسم و او صبورانه جواب مي دهد که زماني کاسب بودم و قاليچه معامله مي کردم. پياده از روستاي کامرود به قاسم آباد که مي رفتم حتي در بيابان يک چوب کبريت هم نبود همه جا شن و کوير بود. حتي خودم با چشم جدا افتادن طفل ۵ -۶ ساله اي از مادرش و تا مرحله مرگ پيش رفتن او را در توفان شن ديدم. بعدها اين منطقه جنگل کاري شد(از سال ۱۳۴۹). آن  سال ها به دنبال حرکت شن و ماسه بادي قنات مسدود شد،کانال هاي آبياري تخريب شد و طومار مزارع در هم پيچيده شد.يادم مي آيد انسان متعهدي به نام مهندس حسيني با کشت آزمايشي گونه هاي مرتعي در اين منطقه مرتع کاري را آغاز کرد و سپس مسئولان منابع طبيعي هم جديت نشان دادند و الان عرصه هاي منابع طبيعي زيادي در منطقه داريم.

وي با اشاره به ۴۰ سال خدمت افتخاري مي گويد: مسئولان بايد جنگل منطقه را مرتع بندي کرده و هر قسمت زير نظر دولت به مردم واگذار شود تا هم در تامين علوفه موثر باشد و هم در حفظ آن جديت شود. متاسفانه ۸۰ درصد اين جنگل تخريب شده و کارهاي برخي کارشناسان در اين حوزه نسنجيده است نظير آن چه چند سال قبل در بريدن جنگل با اره هاي برقي به بهانه جوان سازي انجام شد!وي با نشان دادن ده ها لوح تقدير و با اشاره به حضور مسئولان و کارشناسان زيادي در خانه اش مي گويد: تجارب محلي خود را در اختيار مسئولان و کارشناسان قرار داده ام و براي امام جمعه، مسئولان، استانداري و سازمان جنگل ها و مراتع هم کتبا نامه نگاري کرده ام که به فکر اين جنگل باشند زيرا منطقه کويري است و ماسه بادي ها با وجود اين جنگل ها تا حدودي تثبيت شده است متاسفانه افرادي هم چوب لاي چرخ مي گذارند.او به عنوان يک جنگل بان به مردم هشدار مي دهد که اين جنگل متعلق به همه است و همه بايد در حفظ و نگهداري آن سهيم باشند.

در پايان اين گفت وگوي صميمانه به اتفاق والدين معظم شهيدان عازم گلزار شهدا مي شويم. در تپه اي مشرف به روستا مزار مطهر شهيدان علي اکبر و مهدي وطن خواه که به همت بنياد شهيد شهرستان سرايان بازسازي شده است وجود دارد ولي تابلوي بزرگ اين مزار در گوشه اي به حال خود رها شده و بر زمين افتاده است. در آفتاب سوزان کوير با قرائت فاتحه ياد و خاطره اين دو برادر را گرامي داشته و به روح پاکشان درود مي فرستيم.